حرفای خود خود من

تلاش مذبوحانه من در راستا بیرون اومدن از غار تنهایی

حرفای خود خود من

تلاش مذبوحانه من در راستا بیرون اومدن از غار تنهایی

۳۲ مطلب در آبان ۱۴۰۰ ثبت شده است

این cho خر داره وسوسه م می کنه برم نیروانا در اتش ببینم 

خیلی خریته ولی

برای منی که تا حالا سریال چینی ندیدم 

با تاریخی شروع کنم ؟

به هرحال که اولویتم فعلا چرنوبیله

بعدشم که پسران اشوب

ولی هی یه جوری میگه نشستم پاش عر زدم که وسوسه می شم 

کسی ندیده ش تاحالا ؟

از کی می پرسم -.-

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۰ ، ۲۳:۴۰

این روزا بیشتر از هر زمانی از اینده می ترسم

از این که نمی دونم چی میشه

از این که چیزی براش متصور نیستم

من تا این جاشو بلد بودم که درس بخونم و برم دانشگاه 

پس بعدش چی

این که بعدش شفاف نیس می ترسونتم

نمیشه یه راهنمایی کنید براش 

باید برم سرکار؟ یا ارشد بخونم؟ یا مثلا جفتش؟

کجا برم سرکار

اصن کار گیرم میاد

نمیشه یکم همه چی ساده تر بود

مثلا هیچ تصوری از ده سال اینده م ندارم 

خیلی بده 

 

** وقتایی که با لپ تاپ میام و نیم فاصله نمی زنم خیلی رو مخمه 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۰ ، ۲۰:۵۵

بعله 

زندگی الکتریکی لوییس وین رو دیدم با بازی سلطان بندیکت کامبربچ

فیلم عجیبی بود 

نمی‌دونم شاید چون من تا حالا یه فیلم سورئال ندیده بودم

به هرحال برام جالب بود 

در نهایت ناباوری نصفه اول فیلم داشتم به خودم می‌گفتم که خب خاک تو سرت 

که حتی یه همچین آدمی هم می‌تونه عاشق شه ولی تو نه 

خاک تو سرت =))

خیلی سخت بود برام 

اینکه یه نفر که شباهتی با روزمره دنیا نداره مجبوره خودشو توش بگونجونه که طرد نشه و بتونه زندگی کنه 

دردناکه

شخصیت خواهر بزرگه هم خیلی سخت بود 

اینکه کل زندگی تو بذاری برای جمع کردن خواهرها و برادرت و ...

یه قاب خیلیییی قشنگ هم داشت 

 

 

درکل مثه نود و نه درصد بقیه مواقع فیلم خوب-متوسطی بود

در واقع برای من جدید بود 

و می‌دوستاشتمش

و یه چیزی که خود شخصیت لوییس وین 

باید جالب می‌بوده باشه 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۰ ، ۱۳:۳۴

حیف نیست از زیر این پتوی گرم و نرم بیرون بیام :(

ولی مجبورم 

هعی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۰۰ ، ۱۸:۰۸

وقتی می ری توی گروه یا تو کانتکتات

بعد اسم یکی هست

که دیگه خودش نیس

یه جوریه

خدا رفتگان همه رو بیامرزه

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۰۰ ، ۱۸:۱۸

یه زمانی چقد این آهنگ مد بود 

چقد استرس داری تو آروم باش

بیخیال دنیا و قانوناش (یه چیزی تو همین مایه ها بود)

به هر حال 

کاش همینقدر راحت می‌شد آروم بود 

یه استرس بنیادی داره توم جوونه می‌زنه

که اصلا خوب نیس

نمی‌دونم شایدم قلبم ضعیف شده 

به هرحال این روزا 

فقط کافیه ذهنم بره سمت یه چیزی (مخصوصا اگه اون چیز درس باشه)

تپش قلب می‌گیرم 

مرز های استرسو هر روز دارم درمی‌نوردم 

واقعا توف تو این کرونا 

چه کرد با منی که حتی روز کنکور هم ککم نمی‌گزید الان برای یه تمرینی که هنوز دو روز زمان داره و امتحانی که یه هفته دیگه‌س اینجوری تپش قلب می‌گیرم و ...

کاش میشد آروم باشم 

بیخیال دنیا و قانوناش باشم 

کاش قبل از اینکه برسم به حد اوردوز استرس بتونم خودمو کنترل کنم 

من میگم به یه استراحت مطلق نسبتا طولانی نیاز دارم 

ولی بهم می‌خندن 

 

قلب قشنگم 

آروم باش لطفاً 

خواهش می‌کنم 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۰۰ ، ۱۶:۰۷

خب امروز تا اینجا خوب بوده *.*

خدایا شکرت 

صبح بیدار شدم داشت بارون میومد *.*

چون هوا ابری بود و تاریک خیلی خوب خوابیدم 

برگای درخت تو حیاطمون زرد شده و بسی زیباست *.*

دامی حامله‌س و دوماه دیگه نی‌نی به دنیا میاد هیق *.*

امروز روز دانش‌آموزه 

یادی کنیم از خانم یادگاری مدیر دبیرستانمون 

یعنی دقیق‌ترش میشه دوسال آخر 

با اختلاف بهترین مدیر کل سالای تحصیلیم بود 

روز دانش‌آموزان بهمون پنجاه تومن بن کتاب دادن بعدم بردنمون پردیس کتاب که همون جا هرمی می‌خواست خرید می‌کرد 

کلا خیلی خرج بکن بود 

به مناسبت هر عید و روزی هی برامون کیک و شیرینی می‌گرفت 

مثلا برای ریاضیا روز مهندس کیک می‌گرفت

روز آزمایشگاه کاپ کیک سفارش داده بود روش عکس لوازم آزمایشگاهی داشت 

شب چله برامون یه بسته پففیل و یه بسته آجیل و کاپ کیک داد

همه عیدا اگه شیرینی نمی‌گرفت از بوفه مدرسه برای همه بستنی می‌گرفت

دوبار بردمون رستوران. دستشم به کم نمی‌رفت رستورانای خفن می‌بردمون 

اره دیگه 

یادش بخیر

همینا دیگه 

چقدم زیاد شد

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۰۰ ، ۱۴:۵۰

نشستم یکم خاطره های قدیمی رو دیدم

گریه کردم 

سبک شدم 

و خب حالا با خوشحالی و حال بهتری می‌تونم بهت بگم که

تولدت مبارک🎉🎉🎉🎂🎂🎂🎈🎈

 

تمرینی که تازه دیده بودمم تا جمعه تمدید شد 💃💃💃

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۰۰ ، ۰۱:۱۳

اره دیگه 

تولد تو هم مبارک 🎂

بخوام برات آرزو بکنم برات می‌گم که 

امیدوارم امسال سیگارو ترک کنی (انقدرررر خوشحال میشم که نگو)

امیدوارم امسال آرامش داشته باشی تو زندگی(حداقل انقد نایاب نباشه برات)

امیدوارم امسال ازدواج کنی(یا یکیو پیدا کنی که کنارش آروم باشی)

و امیدوارم مثه قدیما بازم خنده های عمیقتو ببینم

 

 

راستشو بگم اینکه یه جوریه این تولد امسال

شاید چون یکی کمه و اینجا نیس

شایدم خودم حالم خوبم نیس 

نمی‌دونم 

به هرحال امیدوارم تو حالت خوب باشه حداقل

بازم تولدت مبارک 🎉

 

پ‌ن: یه ربع پیش فهمیدم تمرینی رو که حتی سوالاشو نگاه نکردم مهلتش تا امشبه 😔

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۰۰ ، ۲۳:۵۲

به یه عدد دوست صمیمی که با هم راحت باشیم نیازمندم 

باتشکر 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۰۰ ، ۰۰:۱۰