حرفای خود خود من

تلاش مذبوحانه من در راستا بیرون اومدن از غار تنهایی

حرفای خود خود من

تلاش مذبوحانه من در راستا بیرون اومدن از غار تنهایی

آخرین مطالب

۳ مطلب در آبان ۱۴۰۲ ثبت شده است

چه زود دوباره برگشتم 

حیح :)

سلام 

 

فردا نوبت گرفتم کله صبح برای دکتر 

​​​​​​برای میخچه پام 

دیگه خیلی داره درد می‌گیره 

برم یه بلایی سرش بیارم 

 

 

​​​​​​آقا از همین تریبون می‌خوام استفاده کنم 

رسما بلالی سر کوچه برادران مظفر از سمت انقلاب و تبلیغ کنم 

تو کامنت پست قبلیه گفتم ولی نیازه که دوباره بگم 

از این بلال تنوریا داره با سس فرانسوی چدار و کیوی و تمشک و آلو 

کره و آویشن و پودر سیر و ادویه هم می‌زنه 

صندلی هم داره بشینی همونجا

آقا اولا که خیلی ارزونه 

۲۵تومن بیشتر نیس 

یعنی ما اون روز از تو اسنپ نگاه کردیم بلال خام دونه ۲۰ می‌داد 

اقا ما دیشب رفته بودیم دوباره اینجا 

بعد چندتا بلال پخته بیشتر براش نمونده بود 

بقیه‌اش تو تنور بود 

اونایی که مونده بود یکم کوچیک بود 

یعنی درواقع متوسط بود حتی کوچیکم نبود 

دیگه ما گفتیم اوکی همونا رو گرفتیم و خوردیم و اصن به 

جای همه خالی 

بعدددددد داشتیم می‌رفتیم که صدامون کرد 

دو سه تا بلال دیگه داد بهمون 

گفت بلالای شما همشون کوچیک بودن اینا رو هم بگیرین راضی باشین 

وای اصن خیلی مشتی بود 

هی ما می‌گفتیم نمی‌خواد 

هی می‌گفت نه راضی باشین از من 

اره دیگه 

خلاصه که ما از شدت راضی بودن تصمیم گرفتیم براش مشتری جمع کنیم 

شما هم برین پشیمون نمی‌شین 

 

 

همون نصفه پورپوزالی که نوشته بودم و ایمیل کردم برای استادم 

چهارشنبه هم قرار شد برم ببینمش 

 

 

کنکور ارشد هم ثبت‌نام کردم 

خانواده هم میگه برین خارج 

هم نمی‌خواد قبول کنه که بریم خارج :)))

یه وضعیتی 

البته جدی هنوز صحبت نکردیم وگرنه فک کنم اوکی بشه 

خلاصه که کنکور برق نوشتم فعلا 

ولی دلم باهاش نیس 

یعنی حالا اصن من که قصد ندارم ارشد بخونم 

ولی خب کلا حالا دیدی زندگی یه جوری شد ارشد هم خوندم اینجا 

مباحث کنکور برق و اصلا بلد نیستم 

یعنی مثلا کنترل ضریب چهاره و هیچی ازش یادم نمیاد 

بعدم کلا برای اینکه چه گرایشی برم داشتم نگاه می‌کردم 

​​​​​​​یه گرایش بود که فقط همین خراب شده داره

 که خب عمرا دوباره بیام و استادای اینجا رو تحمل کنم 

یه گرایش دیگه هم هست که فقط خواجه نصیر داره 

که خب از استادای خواجه نصیر تعریفای خوبی نمیشه 

ولی از اون طرف کامپیوتر بیشتر دوست دارم 

یعنی همین لیسانسم کی فکرشو می‌کرد من کامپیوتر خواجه‌نصیر نیارم 

حالا این که تموم شد 

بعد حتی مباحث کنکور اونا رو بیشتر بلدم 

چون مشترک که زیاد داریم 

و اونا رو بهتر بلدم باز 

با احتمال خوبی کنکور کامپیوتر و بهتر میدم 

ولی خب رقابت براش بیشتره 

نمی‌دونم چیکار کنم 

ثبت‌نام و تا ۱۷ام تمدید کردن 

اها خانواده هم تاکیییید دارن رو کنکور ارشد وزارت بهداشت 

بعد هی من میگم اون اصلا الان نیس 

ولم بکن 

هی میگن اونم خوب چیزیه ها :))

 

 

بلیط قطار برای بعد آبان و چرا باز نمی‌کنننننننن

 

 

آها 

بابای غ که از شیراز اومده بود ماشین غ رو هم آورده بود 

بعد دیشب ۸ نفری تو یه ۲۰۶ نشستیم :)))

سه تا جلو 

پنججججج تا عقب :))))

 

 

حالا تا اینجا که اومدم بذا یه تبلیغ دیگه هم بکنم :)))

اقا کافه هنرم خیلی قیمتاش و کلا چیزاش خوبه 

تو انقلابه 

کلا فک کنم همه چیزاش حتی غذاهاش زیر دویسته 

حجم چیزایی که میده مخصوصاااااا کیکش خیلی زیاده 

حتی ۹درصد مالیات هم نمی‌گیره 

یه آبمیوه‌ای هم سرنبش کوچه بالاترش هست که اونم قیمتاش خیلی خوبه 

ولی هنوز اونجا نرفتیم ببینیم محصولاتشون خوبه یا نه  

 

 

 

همین دیگه تا

تا درودی دیگر بدرود 

​​​​​​

 

​​​​​

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۰۲ ، ۲۱:۲۷

اره دیگه

خیلی وقت بود ننوشته بودم 

سلام :)

البته دو سه روز پیش یه چیزی نوشتم 

که همون وسطش تصمیم گرفتم ارشیوش کنم تا کسی نخونتش 

تو همون حسادت ورزیدم به یه وبلاگی که اگه جای من بود اون متن و منتشر می‌کرد 

چون خیلی راحت‌تره با وبلاگش نسبت به من 

و خوشبحالش 

البته فک کنم منم اولاش همونقدر رها بودم 

ولی الان انگار یکم اونجوری نیستم 

حالا 

شاید یه روزی که دلم دوباره گرفته بودم و همون‌جوری بودم منتشرش کردم 

 

 

بابای غ از شیراز اومده و کلی چیز میز آورده 

من جمله یه کارتن انار شیراز 

جای شما خالی 

یه سالاد انار و گل کلم درست کردیم خوردیم مزه بهشت می‌داد 

 

 

پوروپزال هم تا یه جای خوبی به نظرم نوشتم و این هفته حتمااااا میرم با استادم حرف می‌زنم و بهش نشون میدم 

قول میدم 

 

 

یه خانومه‌ای گویا تو اینستا معروف شده به اسم مامان گلی 

که یه بلالیه و خیره و اینا 

خلاصه دیشب رفتیم اونجا 

حالا دستش بابت کارای خیرش درد نکنه 

ولی هم گرون می‌داد 

و خیلی خوب نبود 

و چون معروف شده کلی آدم میان و خیلی هم معطل میشی 

حالا برای یه بار دیدن بد نبود دیگه 

ولی آقا یه بلالی هست سر مظفر از سمت انقلاب 

اقا این هم سسش خیلی خوبه 

هم خیلی سریعه 

هم مفتهههههههه 

هم خوشمزه و کلا اصن خیلی خوب 

اره دیگه من تبلیغ اونو می‌کنم به جاش

دونه بیست ‌‌و پنج میده و سس فرانسوی و چدارش خیلی خوشمزه‌اس 

سس تمشک و آلو هم داره که من خیلی دوست ندارم ولی اونم خیلی خوشمزه ‌‌‌‌‌‌اس

برین بخورین :)))

 

 

تئاتر پدر هم رفتیم 

دوستام خیلی گریه کردن 

ولی من تهش فقط از گریه اونا گریه‌ام گرفت 

درمل به نظرم بازی رضا کیانیان خیلی خوب بود 

و بقیه همه چیز معمولی بود 

بازی اون خانوم خارجیه هم اونقدرا بد نبود 

 

 

ما رو از خوابگاه قبلی که بیرون کردن 

بعد انگار آه ما گرفتشون و کلی مشکل پیدا کرد خوابگاه 

از ساس و بید و قطعی آب هرشبی و کثافت و کلا همه چی 

بعد الان چند وقته یه دعوای خیلی جدی میشه تو گروه خوابگاه هر از گاهی سر اینکه یه عده هی به گربه‌ها غذا میدن 

اونام پررو شدن میان تو سالن همکف 

 کلا هم با پیشت و اینا نمیرن 

بعد هی یه عده میان میگن ما می‌ترسیم از گربه 

یه عده دیگه میان میگن شما مریضین می‌خواین همه گربه‌ها رو بکشین :)))

اره دیگه خلاصه انقدرررررررر عنم می‌گیره از اینایی که یه جوری عاشق حیوونان و در عوض یک دهمش به بچه آدمیزاد اهمیت نمیدن که حد نداره 

مثالشم همین م هستش 

اینجوری که واقعا برام سواله که مثلا تو خیابون هرگربه‌ای می‌بینه راه میوفته و دنبالش کلی نازش می‌کنه 

بعد از کنار بچه‌های کار تو خیابون بدون توجه رد میشه 

حتی یه بار خودشم گفت که دلم برای اونا بیشتر می‌سوزه 

و واقعا عنم می‌گیره از این 

بعد همین آدم یه بار می‌گفت واااای اصن همه‌ی محیط زیست ایران و نابود کردن و فلان 

بعد رفته بودیم پارک تخمه می‌خورد می‌ریخت رو چمنا 

اصن عقل این آدما

 

 

 آقا من خیلی اهل بازی کامپیوتری و اینا نیستم 

ولی نشستم موزیک ویدئوهای LoLها رو دیدم 

چقد بعضیاشون خوبن 

خفن 

انیمیشن قوییییییی 

 

 

دیدن طلسم شدگان با دوبله سورن بهتون پیشنهاد می‌کنم 

 

 

دوتا از دوستام ترم قبل می‌رفتن کلاس خیاطی دانشگاه 

این ترم هم دوتا دیگه از دوستام دارن میرن

بعد سه عدد دانشجوی ترم آخر مادر دانشگاه ‌‌‌‌‌های صنعتی کشور پشت در کلاس بیورباتیک واستاده بودیم راجع‌به الگوی دامن و شلوار و قیمت پارچه و جواهر دوزی و... حرف می‌زدیم 

صحنه نابی بود واقعا 

 

 

ع و  اون روز دیدم داشت می‌گفت فلانی و فلانی دارن کاراشونو می‌کنن که برن 

فلانی و فلانی ۳۰تومن دارن میدن برن استانبول ایلتس بدن 

بعد من 

خاک بر سرم 

مثل همیشه 

 

 

اها 

دارم تمرین هم تصحیح می‌کنم این روزا 

وارم قبل چون ارشد بودن بچه‌ها تعدادشون ۲۰تا اینا بود 

بعد این ترم ۴۰تااان 

تموم نمیشن اصن هرچی صحیح می‌کنم  ⁦:'(⁩

 

 

زن عموی بابام هم مرد 

راحت شد دیگه بنده خدا 

این دو سه ماه آخر بدجوری مریض و افتاده بود 

بعد حالا خدابیامرز وصیت کرده انزلی خاکش کنن 

وصیت سختی بوده 

ولی دیگه دارن انجام میدنش دیگه 

 

 

همینا دیگه 

من برم یکم دیگه تمرین صحیح کنم 

هوا سرد شده مراقب باشین سرما نخورین :*

 

 

 

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۰۲ ، ۲۱:۰۸

عنوان که از بانو هایده‌اس 

چون این ماشینی که تو کوچه‌اس و صاحابش داره می‌شورتش هایده گذاشته و الان هم سلام سلام زندگی سلام داره پخش میشه :)

 

سرما خورده‌ام 

پریروز برای کلاس صبحم اصلا خوابم نمیومد 

ولی استاد گرامی یه جوری کلاس و برای چارتا اسلاید تاریک کرد و لالایی گفت که بعد کلاس هیچ جوره نمی‌تونستم بیدار بمونم 

رفتم تو نمازخونه خوابیدم و کف اونجا هم که یخخخخخخ 

و سرما خوردم 

الانم دیگه دماغم زخم شده از دستمال 

 

پورپوزال نویسی رو شروع کردم 

ولی عجیبه آخه 

یه نمونه فرستاده این استاده 

۳۵ صفحه‌اس با ۵۴تا رفرنس 

بعد پورپوزال بقیه نهایتا ۱۰ صفحه‌اس با ۱۰تا رفرنس

و واقعا تو اون نمونه‌ای که فرستاده یه چیزایی داره که جاش تو پورپوزال نیس 

دیگه حالا فعلا یکم شروع کردم به نوشتن 

 

مدیر گروهمون دوباره شده بدترین استاد دانشکده و دانشگاه 

که البته همزمان استاد مشاورمون هم هست :///

چرا ول نمی‌کنه ما رو نمی‌دونم 

بعد فهمیدم اون استاد دیگه‌ای که هوش درس می‌داد ولی نمی‌تونست کامپیوتر و روشن کنه بازنشسته شده 

و فهمیدم استاد گلابی و مهربونمون ماشین لرنینگ ارائه کرده و ما خبردار نشدیم و به جاش اون درس مزخرف با اون استاد مزخرف‌تر و برداشتیم 

واقعا هیچی از درسش نمی‌فهمم 

بس که پایه مدار و الکمون ضعیفه 

و خودش هم بد درس میده 

دو دونه تمرین داده ولی همونم نمی‌تونم حل کنم 

عالیه 

 

ساعت شیش و نیم داریم می‌ریم تئاتر پدر 

آدم معروف خیلی داره 

ولی امتیازش خیلی بالا نبود 

من فیلم پدر و ندیدم 

شاید اینجوری کمتر متوجه مشکلای تئاتره بشم 

درواقع تو نظرات همه از یه بازیگر خانوم خارجی ناراضی بودن که می‌گفتن حس و خوب درنیاورده 

حالا بین این همه ایرانی چی شده که تصمیم گرفتن یه خارجی رو بیارن نمی‌دونم 

خلاصه امیدوارم خوب باشه 

 

اقا من یه چیزی فهمیدم 

بحث این بود که یکی از دوستای م که نمی‌دونم کجاس رفته کنسرت لانا 

بعد داشتم می گفتم که من تو همین ایران هیچ کنسرتی نرفتم (:(

و حقیقتا قیمت‌ها الان انقدر بالا رفته که به نظرم نمی‌صرفه برم 

و ناراحت‌کننده بود 

 

مامانم برای ۴ آذر وقت عمل گرفته 

تصمیم داشتم یکم بعد میانترمم برم خونه 

هفته بعدم کلا نیام تا دهم 

ولی اون یکی درسم هنوز تاریخ میانترمش و مشخص نکرده 

امیدوارم نندازه تو اون بازه 

واقعا بد میشه 

 

دیگه چی؟

اها 

م بهم گفت منو با ن شیپ می‌کرده :)

ن و تا اونجایی که می‌شناختم که البته مقدار کمی بود واقعا پسر خوبی بود 

ولی خب اون یکی دیگه رو دوست داش با اینکه ردش کرده بود دوبار 

و اینکه با یکی که داره می‌ره چرا باید وارد رابطه بشی اصولا 

درکل امیدوارم اونجا حالش خوب باشه و یکی رو پیدا کنه به جای اون عنتر خانومی که دوسش داشت 

و س هم بهم گفت تو یه ایسه کوییری 

دیگه داشتم پاره می‌شدم از خنده ولی چیزی بهش نگفتم 

گفتم بذار این اسکول هم دلش شاد باشه 

کلا از این اخلاقش که راجع‌به گرایشای بقیه نظر میده اصلا خوشم نمیاد 

مثلا به نظر خودش فانه ولی به نظر من نه 

 

دیگه اینکه یکی دوبار رفتیم بیرون بازی کردیم 

و همچنان از عن بازیای م و ع بدم میاد 

یه جوریه که گند می‌زنه به فضای دوستانه جمع 

حداقل برای من اینجوریه 

دیگه همین 

برم یه ویتامین سی بخورم 

​​​​​​

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۰۲ ، ۱۷:۱۴