فردا دوباره باید برم بیمارستان
چجوری ملت هرروز میرن سرکار
خیلی سخته ها
فقط یه جمعه باشه که کل کاراتو بتونی توش جمع و جور کنی واقعا کمه
باز خوبه از این هفته دیگه روز درمیون میرم
اون انتخاب واحدم که عطاشو به لقایش بخشیدم
توان روحیم در حال حاضر در حدی نیست که بخوام برم با یه آدم نفهم سروکله بزنم
ولی ما که ازش نمیگذریم خدا هم نگذره
بعد جناب رئیس جمهور میان میفرمایند دشمنننننن میخواد نخبههای ما رو فراری بده
نه خیر جناب
دشمنننننن شما همین داخلیای خودتونن
فردا قراره برن لپتاپمو تحویل بگیرن
امیدوارم خوب باشه و چرخش برام بچرخه
شایدم باید بگم مثلا سیپییوش برام کار کنه
به هرحال امیدوارم مثه این یکی لپتاپ الانم نشه
و امیدوارم این یکی هم بتونم خوب بفروشم
دیگه عرضم به خدمتتون که این جمعهها واقعن کوتاهه برای استراحت
یعنی همش به کار میگذره و انقدر همش درگیری فکری و ذهنی و روحی هس آدم بیشتر اورثینک میکنه خستهتر میشه
هنوز تو فکر مجیدم با خودم میگم چرا آخه
اها
امیدوارم فردا هم همه واحدایی که میخوام بهم برسه
دیگه درسای عمومیم تموم شده مونده یه خروار آزمایشگاه که باید اندازه ۲۴ واحد کلاس برم و کار بکنم تا ۱۵ واحد پاس بکنم
خستهام
اصن این تابستون نشد استراحت کنم
البته که یه ماه مونده هنوز
ولی نه که فردا انتخاب واحد داریم حس میکنم خیلی نزدیک مهر شدیم