حرفای خود خود من

تلاش مذبوحانه من در راستا بیرون اومدن از غار تنهایی

حرفای خود خود من

تلاش مذبوحانه من در راستا بیرون اومدن از غار تنهایی

آخرین مطالب

۲۳ مطلب در بهمن ۱۴۰۰ ثبت شده است

حساب کردم معدلم اگه بخواد برسه به 17 سه ترم باقی مونده رو باید با معدل 19.5 بگذرونم 

حتی اگه بخوام برسه به 16.5 باید با 18.2 بگذرونم 

و درنهایت اگه بخوام برسه به 16 باید با 16.9 بگذرونم 

حس می کنم خیلی دیر اقدام کردم به بالا بردن معدل

و همه اینا تقصیر کیه 

تقصیر اونی که به ما نگفت 

تقصیر اونی که به ما گفت پاس کن بره 

و تقصیر منی که به حرفشون گوش دادم و پاس کردم رفت 

 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۰۰ ، ۱۴:۰۲

دیروز صبح رفتم بازار

دوتا پالتو و یه کاپشن خریدم 

به زور توی چمدون جا کردمشون 

تو قطار هم خداروشکر هم کوپه‌ایام رو مخ نبودن

تو قطار فیلم دیدم 

King Richard

بسی زیبا بود

خیلی زیبا بود 

و ویل اسمیت درخشان بود 

من قبلاً فک می‌کردم سرنا بزرگس ونوس کوچیکه 

صبح هم رسیدم ساعتای شیش

تخت عزیزم

هیچی مثه تخت عزیزم نمیشه 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۰۰ ، ۱۳:۲۱

بعله 

امروز همش به دور دور بودم

ساعت ده بیدار شدم 

یازده و نیم راه افتادم 

رفتم ایستگاه سعدی

ح زودتر رسیده بود 

موزه جواهرات نرفتیم چون زده بود که بسته‌س

رفتیم کافه نادری 

زیبا بود 

بستنی خوردیم 

بعدش رفتیم کلیسا مریم مقدس 

خود کلیسا بسته بود 

گفت کشیشمون پنجشنبه ها ساعت دوازده می‌ره دیر اومدین 

به جاش رفتیم موزه اسقف اعظم آرداک مانوکیان

با خانوم متصدی اونجا کلی حرف زدیم 

کلی چیز یاد گرفتیم 

بعدش همونجا اومدیم بریم آتشکده آدریان 

ولی هرچی زنگ زدیم کسی درو باز نکرد 

رفتیم موزه آبگینه 

خود موزه‌ش که جالب نبود به نظرم 

یعنی من علاقه‌ای نداشتم 

ولی خب خونه‌ای که موزه توش بود بسی جذاب بود 

بعدش دوباره برگشتیم کافه نادری قسمت رستورانش ناهار خوردیم

بعدم رفتیم سینما برای نگهبان شب

ح خوشش نیومد از فیلمه درکل 

چون می‌گفت نتیجه‌گیری خاصی نداشت و الان چی می‌خواست بگه 

ولی من دوستش داشتم 

مدلش مثه بقیه فیلمای میرکریمی بود 

بعدم رفتیم شاد یه شیرموز بستنی خوردیم 

درکل 200 تومن خرجمون شد 

ح هم گفت با م قراره یه دو هفته دیگه بیان مشهد 

می‌ریم می‌گردیم =))

​​​​​

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۰۰ ، ۲۰:۳۶

اینجا کسی نیس که به مهاجرت فکر نکنه 

و من ناراحتم 

نه به خاطر اینکه از اینجا می‌رن

به خاطر اینکه هیچ امیدی به موندن ندارن و حاضرن این همه سختی رو به جون بخرن و برن 

و من هم روز به روز بیشتر دارم ترغیب میشم 

بله 

منی که می‌گفت نههههههه وای اینجا رو من شده یه نفری می‌سازم 

خب حقیقتا هیچ امیدی نمونده 

مثلا دوسال پیش اون مستند امیدیه رو بهمون نشون دادن که ببنین امید هنوز هم هست 

و خب الان همون مستند و میشه به عنوان یه دلیل که ببنین دیگه امیدی نیس پخش کرد 

واقعا امیدی نیس؟

به قول روژان مگه اینکه عاشق بشی که نری 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۰۰ ، ۰۱:۲۲

از بعد ناهار تقریبا بازدهیم به صفر میل می کنه 

دیگه از ساعت سه به بعد که هیچی نمی فهمم و فقط یه چیزی می بندم که تموم شه بره

گلوم هی درد می کنه هی ول می کنه 

تست مامانم هم مثبت شده 

امیدوارم بتونم دووم بیارم 

درسته یه واحدو تو چهار روز تموم می کنی 

ولی واقعا فشرده س 

خودتم فشرده میشی

هم اتاقی بودن با دو عدد خرخون عجیبه

و منی که این ترم مرز ها رو جابجا کردم و معدلم شده 17 

درحالی که ف نه تننها معدلش 18 و خوده ایه 

بلکه دو رشته ای برق و کامپیوتر می خونه 

و اردر نمره هاش عموما 3-4 نمره از من بالاتره

موژان هم همینطور 

خیلی برای کسب نمره 20 تلاش می کنن 

عجیبه برای من 

این همه تلاش برای چه خب؟

البته که تنها رزومه بخش عمده ای از کارشناسیا همین معدله

که خب من همونم ندارم 

مع الاسف

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۰۰ ، ۲۲:۲۲

خوابگاهم

یعنی دسترسی دارم به منبع بی‌نهایتی از اینترنت با سرعت خوب

ولی هیچ مصرفی ندارم 

و این یعنی یه مشکلی هست

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۰۰ ، ۲۱:۵۸

فک کنم همه جای جهان رسمه که مرگ می‌گیرن تا به تب راضیت کنن

توف 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۰۰ ، ۲۲:۳۸

با درسا یکم حرف زدم

اون حالش خرابتر از من 

گفت تو مگه این همه جون نکندی براش 

پس الان چه مرگته 

حقیقتا خودمم نمی دونم چه مرگمه 

خود خرم خواستم برم برای آزمایشگاه 

و اصولا این دانشکده دکمه غلط کردم نداره 

اصلا حوصله ندارم

بیشتر از اینکه شبیه مسافرت باشه و بهم خوش بگذره

دارم اذیت می شم به خاطر فشرده بودن همه چیز

آه خدایا 

می دونی چیه 

مثه همیشه این تخصص دانشگاهه که به مرگ بگیره تا به تب راضیت کنه 

بعد میگن چرا مهاجرت می کنین

خب درواقع داریم از دست شما فرار می کنیم 

 

خدایا 

تو بگو چیکار کنم 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۰۰ ، ۲۰:۳۳

هم استخاره 

هم فال حافظ 

خانواده هم که از قبل مخالف بود 

البته بدون اینکه درست بخوان بشنون چیکار می‌خوام بکنم

یعنی باید بی‌خیال بشم؟

وای خدا 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۰۰ ، ۲۲:۴۹

از شدت فشاری که روشه

از اینکه نمی تونم گریه کنم و فشارشو یکم حداقل کمتر کنم

از این بی کسی 

 

خدایا شکرت در هر حال 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۰۰ ، ۲۲:۰۶