دُور دُور
بعله
امروز همش به دور دور بودم
ساعت ده بیدار شدم
یازده و نیم راه افتادم
رفتم ایستگاه سعدی
ح زودتر رسیده بود
موزه جواهرات نرفتیم چون زده بود که بستهس
رفتیم کافه نادری
زیبا بود
بستنی خوردیم
بعدش رفتیم کلیسا مریم مقدس
خود کلیسا بسته بود
گفت کشیشمون پنجشنبه ها ساعت دوازده میره دیر اومدین
به جاش رفتیم موزه اسقف اعظم آرداک مانوکیان
با خانوم متصدی اونجا کلی حرف زدیم
کلی چیز یاد گرفتیم
بعدش همونجا اومدیم بریم آتشکده آدریان
ولی هرچی زنگ زدیم کسی درو باز نکرد
رفتیم موزه آبگینه
خود موزهش که جالب نبود به نظرم
یعنی من علاقهای نداشتم
ولی خب خونهای که موزه توش بود بسی جذاب بود
بعدش دوباره برگشتیم کافه نادری قسمت رستورانش ناهار خوردیم
بعدم رفتیم سینما برای نگهبان شب
ح خوشش نیومد از فیلمه درکل
چون میگفت نتیجهگیری خاصی نداشت و الان چی میخواست بگه
ولی من دوستش داشتم
مدلش مثه بقیه فیلمای میرکریمی بود
بعدم رفتیم شاد یه شیرموز بستنی خوردیم
درکل 200 تومن خرجمون شد
ح هم گفت با م قراره یه دو هفته دیگه بیان مشهد
میریم میگردیم =))