آرین کیه؟
پسر همسایه روبروییمون که راهنماییه
من از کجا میشناسمشون ؟
از صدای دعواهاش با مامانش 😑
آرین قول میده کمتر سرش تو گوشی باشه ولی خیلی بهش عمل نمیکنه
آرین قول میده روزی یه ساعت بازی کنه ولی به قولش عمل نمیکنه
آرین حوصله پیانو تمرین کردن نداره ولی مامانش اصرار داره
مامان آرین میخواد که آرین کتابخون بشه ولی آرین حوصله نداره
آرین حوصله پیشخوانی درساشو نداره
آرین یه نوجوونه و به نظرم همه ی این کارا براش طبیعیه
ولی مامانش همش میاد بهش گیر میده و به زور میخواد خودشو بهش نزدیک کنه درحالی که بیشتر رو مخ آرین میره
آرین میخواد یکم تنها باشه
آرین دیشب با باباش دعوا کرده و مامانش داشت آرین و با زمان خودش مقایسه میکرد که ما بچه بودیم پامونو جلو بابامون دراز نمیکردیم 😐
آرین واقعا بچه بدی نیست به نظرم حتی به نسبت خیلییییی از بچه های تو این سن بهتره به نظرم ولی مامانش واقعا اذیت کنه
امروز فک کنم برای گفتن یه جمله که میخواست توضیح بده دلیل کارشو صددددد دفعه گفت «مامان خب گوش کن»
وی در ادامه گفت «به خدا راست میگم»
ولی مامانش گفت «بیخود قسم نخور»
حقیقت اینه بچه بزرگ کردن خیلی سخته و مامان آرین هم داره تلاش میکنه براش
ولی مشکل اینجاست که تلاششو در راه اشتباهی میکنه به نظرم
به هرحال خدا به جفتشون صبر بده
و کلا خدا به همه صبر بده
اه اصلا حوصله نوشتن تمرین ندارم
خدایا
هنوز تازه از این هفته باید شروع کنن که بعد حذف و اضافه س
بعد اون وقت من این هفته تازه امتحانم دارم
برای یکشنبه هم که تمرین تحویلی دارم
اخه همون هفته ی اول
خدا بگم چی کارتون کنه اه
حوصله ندارم
ندارم
ندارم
ندارم
حداقل میذاشتی یکم گرم می شدیم بعد لامصب
اه
خب فک کنم دوباره به روند ناله کردن از دست استادامون برگشتم
که خب طبیعیه چون ترم جدید شروع شده
از همین تریبون اعلام میکنم اون استادی که تو واتساپ گروه میزنه خره
امروز حتی یه استاد پاشو از مرز ها فراتر گذاشت و گفت من واتساپ و بیشتر از تلگرام دوست دارم 😤😤😤
واقعا که
یعنی من دلم میخواد بدونم اونجا دقیقا چه نوآوری صورت میگیره
درواقع نوآوری در زمینه لاس زدن صورت میگیره
خدایی اون چه جور جاییه که دیگه درست کردین ها؟
حداقل همون کارخونه کوکا بود چارتار نوشابه تولید میکرد
الان چی؟
اسمش دهن پرکنه
کارخانه نوآوری مشهد
کاربردش چیه
حتی پارک هم نیست
تاب و سرسره هم نداره
فقط یه جاییه یه عده جوون بیکار و علاف میان با هم لاس میزنن
حتی مکان خانوادگی هم نیست عملا
سلطان حروم کردن پول هستین واقعا
میشه لطفا این ترم دانشگاه ها باز نشه
فقط همین ترم
از ترم بعد خودم پا میشم میرم
من توانایی پاس کردن ۲۰ واحد حضوری ندارم
جان مادرتون
مم بیام خوابگاه کرونا میگیرم (چقدرم که مهمه برام)
من توانایی تحمل کردن احمدی به صورت حضوری رو ندارم
پس بیاین این ترم توی خونه باشیم
لطفا
امتحانا هم تو خونه باشه
پن۱: خدایا توانایی درس خواندن و تحمل کردن استادان رو به من بده
پن۲: میشه لطفا یاد یه نفر خاص میندازتم که اصلا هم معلوم نیس کیه :/
اقا اینجانب کمااااااااااال تشکر رو دارم از مستر پاول دوروف
اصن خاک تو سر اون خارجیا کنن که پیامرسان عمومیشون واتساپه آشغاله
ولی آخه برادر شما دیگه چرا
این چه کار واتساپ گونهای بود که در آپدیت آخر کردی ها
چرا یکی تو یه گروه باید بفهمه کیا پیامشو سین کردن ها😓
نکن برادر
برا خودت میگما
پس فردا میشی یه اشغال به درد نخور مثه واتساپ
از شما بعید بود
باشد که اصلاح شوید
باز روز جشن شکوفه ها شد
باز این مدرسه نزدیک خونمون با این آهنگ ما رو سوراخ کرد🤦
از هفت صبح
اولین بار که اومدیم خونمون این مدرسهه رو دیدم گفتم این چه اسمیه گذاشتن روش آخه
مدرسه «خمره»
نگو حمزه بوده با خط تحریری نوشته بودن اسمشو نقطهش رفته بوده اونور
امسال دوتا دخترعموهام کلاس اولین
یکیشون بهش گفتیم خوشحالی مدرسه ها میخواد باز بشه بری مدرسه
گفت نه همینجوری آنلاین بهتره. حضوری حوصله ندارم
و اینجا بود که من آینده درخشان این دختر رو در چشمانش دیدم
دیروز رفتیم دریا
ساعتای سه ظهر
هوا ابری بود
نسبت به پریروز آب سرد بود
موج هم بیشتر داشت
نیما هی میرفت، عقبا میگفتیم بیاد جلو
اومد نشست تو ساحل
یهو صدای سوت اومد
ما اونقدرا جلو نبودیم ولی اومدیم عقبتر
با ما نبود
چند دفعه سوت کشید ولی کسی دیگهای نبود که بیاد عقب
یکی کم بود
که نیومده بود عقب
قایقا و جتاسکیا اومدن
ولی دیگه کسی نبود
همسایه دیوار به دیوار مون بودن
همونا که هی غرغر میکردیم چندتا بچه دارن و چقد سر و صدا میکنن
دوتا خانواده بودن با هم
سر و صداشون خوابید
ولی جنازهش پیدا نشد
گفتن سنش کمتر از ۴۰ بوده
دوتا بچه کوچیک هم داشت
صبح ساعتای شش
دریا جنازهشو پس آورد
برگشتن ورامین
با یه نفر کمتر
یه جنازه بیشتر