چجوری میتونین انقدررررررررر پارچه حروم کنید لامصبا ها
چجوری
حداقل یه چیزی بپوشید بتونید راه برید باهاش صد نفر اویزونتون نباشن دو تا پله رو میخواستین برین بالا
وای لباس کیم کارداشیان :|
واقعا جلوشو نمیدیدا
هی میومدن دستشو میگرفتن نیوفته :/
خب چرا
ولی خدایی لباس بعضیام خیلی خوشگل بود
لباس گل گلیا رو دوست داشتم
البته که همه چیز گل گلیش قشنگه ^.^
ولی دیگه انقد پارچه حروم نکنید دیگه آفرین
ولی پتو هم دیگه نپیچین دور خودتون تو مراسما
لباس تنتون کنین
آفرین
موهامو امروز کوتاه کردم
حتی کوتاهتر از مامانم
یادم نمیاد اخرین بار کی موهامو انقد کوتاه کرده بودم
ولی هنوزم میریزه
خیلی میریزه
دست میکنم تو موهام و یه مشت مو میکشم بیرون
ناراحتم بابتش
ولی کاری هم نمیتونم بکنم براش
ترم جدید که شروع بشه خدا میدونه دیگه چقد بریزه
معدهم هم که از همین الان اوضاعش معلومه
سر انتخاب واحد اینجوری دارن توش رخت میشورن دیگه موقع امتحانا خدا بخیر کنه
حلال نمیکنم
هیچکدومو
چون اون نگینو لولو برد
یه زن ایرانیالاصل شده شهردار فرانکفورت
بریتنی نامزد کرده، نامزدشم ایرانیه =)) سام اصغری
تازه کشف کردم مِیجِی مامانش ایرانیه. ولی خودش تا راهنمایی فکر میکرده امریکاییه :/ بعد یه روزی دیده مامانش داره با مامان بزرگش حرف میزنه با یه زبون عجیب :| بعد فهمیده مامانش ایرانیه :| تازه گوگوشم گوش میده =)))
واقعا ایرانیا چقد همه جا هستن
خوبه راضیم
زیاد میام اینجا
مجید میگفت اینکه زیاد میاد اینجا یعنی تنها شده
ولی من که همیشه همین بودم
با پسرم حرف زدم
گفت این یه سال همش براش عذاب بوده
توش خودمو میبینم
ناراحتم که نتونستم بهش فشار بیارم تا ارادهشو جمع کنه و به هدفش برسه
نمیدونم اسمش قسمته
یا تنبلی ما
ولی امیدوارم پشیمون نشیم
ناراحتم که داره همون راهی رو میره که من رفتم
کاش میشد بیشتر بهش کمک کنم
کاش باهام راحتتر بود
و همچنان
دلم تنگه پرتقال من ...
امروز آن چنان سگی بودم که حد نداشت
الانم هستم
و کل روز داشتم به احمدی و دار و دستهش و آموزش چلاغمون فحش میدادم
متاسفانه فردا هم روند همینه
چه تولد زیبایی
بالاخره مبینا دقایقی پیش یادش اومد و رفت از تو لیست تولدا دید که تولد منه و تبریک گفت و بقیه هم بعدش تبریک گفتن
جایزه بهترین تبریک تولد امسال هم میرسه به همراه اول که دو گیگ اینترنت هم داد بهم
دستش درد نکنه
پایان دومین دهه زندگیم
همیشه فکر میکردم بیست سالگی سن خیلی خیلی جذاب و هیجانانگیزیه
کلا همیشه یه سن های خاصی رو فکر میکردم خیلی میتونن برام جذاب باشن مثه ۱۸ یا ۲۰ و در آینده ۲۲ و ۲۴
ولی بیست سالگی تموم شد
بدون هیجان
بدون اتفاق
بدون شوق و انگیزه
اون چیزی نبود که میخواستم
اصلا اون نبود
شدم مثه کشی (دلمم براش تنگ شده)
پیر هیجده ساله
احساس پیری میکنم
خستهم
میگن زنا بحران سی سالگی دارن (فک کنم)
ولی من الانم خستهم
بابت راه های نرفتهم
بابت کارای نکردم
همیشه فکر میکردم مگه میشه آدم روز تولدش یادش نباشه
تا اینکه پارسال تولد خودمو یادم نبود
با پیامک بانک فهمیدم
حتی مامانمم یادش نبود مامان بزرگم زنگ زد یادش انداخت
کاش امسالم یادم نمیبود
تولدم مبارک
سلام بر بیست و یک سالگی
پن: فردا انتخاب واحده و امیدوارم یه بلایی سرت بیاد احمدی که اینجوری بلا به سرمون میاری
عرررررررررررررر
پسرم بهم پیام داد 🤧🤧🤧😭😭😭😍😍😍
دلم براش تنگ شده بود
الان میرم تخلیه اطلاعاتیش میکنم
وقتی برای عید بهش پیام دادم سین کرد جواب نداد خدایی یکم ناراحت شدم
ولی بیشتر به خاطر این بود که شاید دیگه روش نشه بهم پیام بده ازم کمک بخواد
هق 🤧🤧🤧🤧🤧
پسرممممممممم
دیشب Alice in borderland تموم کردم
به نظرم بعد از مدت ها یه چیز خوب از نتفلیکس دیدم
از اینکه روندش کند نبود بسیار راضیام
مشکلم با خیلی از سریالا اینه که خیلی خوب شروع میکنن و ادامه میدم منتها نمیدونم تهشو چجوری جمع کنن گند میزنن یا یهو خیلی هندی میشه کلا مثه Nevers یا نمونه باااااارزش attack on titan
اون که دیگه نگم دیگه هنوز دلم از دستش خونه اه
اینم آخرش یکم داشت هندی میشد که خب باید ببینیم فصل بعد چی میشه.
کلا به نظرم اول باید آخر یه داستانو نوشت بعد اول شو
شروع میکنن انقد داستانو پرورش میدن تهشو میمونن چه جوری جمع کنن
خلاصه که امیدوارم فصل بعدیش خیلی هندی نشه و یه پایان درست داشته باشه.