بعد از یه دعوای مشتی که صبح داشتم
و البته جا داشت دیروز هم با الیگیتور دعوا کنم مرتیکه خر
دیگه دارم میرم خونههههههههههه
البته الان که تو سالن انتظارم هنوز
اگه تاخیر نخوریم به جز این یه ربعی که تاخیر خورده
و اگه سقوط نکنیم
دیگه شب می‌رسم خونه و رو تخت عزیز و قشنگ و دلبر خودم می‌خوابم
آه
خدایا شکرت
همین الان خیلی سریع و فوری به فردا ساعت ۷ عصر منتقل بشیم.
مرسی
امروز برای اولین بار رفتم تئاتر دیدم
و خیلی خیلی خیلی خوب بود
رفتیم تاکسیدرمی
درام طنز بود
و خیلی خیلی خوب بود
و خیلی خیلی راضی بودم
اره دیگه
همینکه دارم برمی‌گردم وگرنه بچه‌ها دوشنبه دارن میرن دیو و دلبر
اونم دوست داشتم برم
مخصوصا که توی تالار وحدت بود
خیلی دوست دارم تالار وحدت و ببینم
هی می‌خواستم این کنسرت کلاسیکا رو برم ولی همشون ساعت نه و نیم به بعد بودن
برگشتنی دیروقت می‌شد اگه می‌خواستم برم
اره دیگه خلاصه که خیلی با تئاتر حال کردم
دیروز هم رفتیم جشن امضای کتاب
جالب بود
اونم برای بار اول بود که می‌رفتم
خوش گذشت
اصولا بدون درس خوش می‌گذره
بدون استرس و فشار اضافی
اینکه فردا قراره بیوفتم (:(
اصن خیلی عجیبه
کاش معجزه بشه
شمال رفتن هم کنسل شد
فقط مونده تو راه برگشت هواپیما سقوط کنه :)
تمرین بعدی
Identify a field of research interest
خب حقیقتا نصف عمرم مشکلم این بود که نمی‌دونستم چی می‌خوام و از چی خوشم میاد مثه الان
خیلی حسرت می‌خورم به اینایی که از بچگی می‌دونن چی می‌خوان و چی‌کاره بشن و هدفشون چیه
چجوری میشه واقعا
کاش انقد پولدار بودم که می‌تونستم لپ‌تاپمو پرت کنم تو دیوار تا تیکه تیکه شه از دستش راحت بشم و بعدم یه دونه دیگه بهترشو بخرم
ولی نیستم 😔
روز مهندس
چقدر فوق‌العاده واقعا
اینکه تو چهار سال درس بخونی و هم‌ردیف کارگر ساده حساب بشی
اینکه همون چهار سالی هم که می‌خونی هیچی گیرت نمیاد تازه خودت باید بری چیز یاد بگیری
اینکه می‌خوان صنعتی باشن و تولید کنن و صادر کنن و و و ولی همزمان مهندس کوچیک‌ترین ارزشی نداره
اینکه مهندسی با این وضعش همش به خاطر عشقه ولی همونم کور می‌کنن تا با خیال راحت بذاری بری
فوق‌العاده‌تر از این واقعا
مبارکه
داشتم فکر می‌کردم که ببین حتی مجیدم دیگه می‌خواد بره. همون مجید. بعد تو می‌خوای بمونی چیکار؟ برای کی؟ برای چی؟
