حرفای خود خود من

تلاش مذبوحانه من در راستا بیرون اومدن از غار تنهایی

حرفای خود خود من

تلاش مذبوحانه من در راستا بیرون اومدن از غار تنهایی

۶ مطلب در مهر ۱۴۰۳ ثبت شده است

آقا واقعا اسنپ و غذا تو تهران خیلی گرونه 

اینجا من میگم اوووووووو پنجااااااه هزارتومان بدم پول اسنپ 

بعد تو تهران میگم خدایا شکرت شد ۹۹ تومن 

حالا 

بعد کلی ایمیل‌کشی از این استاد به اون استاد 

اون استاد تک درسم یه مشت دروغ گفت که دلم می‌خواست ایمیل بزنم و بشورمش که خودمو کنترل کردم و اون یکی مدیر گروه هم که طبق معمول شر و ور گفته بود که اصلا ارزش جواب دادن نداشت 

فرداش رفتم پیش معاون آموزشی گل و مهربونمون (چشم نزنمش) 

گفتم ببین یه چی به این بگو وگرنه خودم میگما 

گفت نه من بعدش چندتا ایمیل دیگه بهش دادم و خودم براش توضیح دادم گفتم یه اطلاعیه می‌ذارم تو کانال آموزش که هرکس لازم داره درس و بیاد بگه همه با هم امتحان بدین 

بعد دیگه گذاشتن تو کانال و رفتم اسم نوشتم 

بعد گفتم برم ازش تشکر کنم رفتم تشکر کردم گفتم از خود استاد هم برم تشکر کنم؟

گفت نه اون هنوز موافقت نکرده من گذاشتمش تو عمل انجام شده :)))

واقعا اگه نبود کارم ران نمیوفتاد 

دیگه منم بلیط گرفتم برای ساعت هفت که تا شیش صبح برسم مشهد و برم سرکار که مرخصیام نسوزه و دفعه بعد که برا امتحان و کارای فارغ‌التحصیلیم برم گیر ندن بهم 

هرچند گور پدرشون 

با یکی از هزاران میم اطرافم صحبت می‌کردم و حدود پنج ماه کار غیرمرتبط و نسبتا بدون نیاز به تخصص از اسفند می‌رفته و ۷۰درصد حقوقش از من بیشتر بوده 

حالا

دفاع میم هم افتاده بود سه‌شنبه

می‌خواستم با ف هماهنگ کنم با هم گل بخریم که نشد و خودم براش گل خریدم 

دیگه داور و استاداش که مثل مال من بودن یه استاد مشاور هم از علوم پزشکی داشت 

دیگه این داور پدسگمون که همون استاد تک‌درسمم باشه 

وسط دفاع اون یه گیر به میم می‌داد یه لگد هم به من می‌زد 

هی می‌گفت بله همون‌طور که به خانوم فلان اون روز ایراد گرفتم 

خانوم فلان یادم رفت اون روز این ایراد و به شما هم بگیرم 

تهش اون استاد علوم پزشکیش خیلی ازش دفاع کرد و فک کنم اون چک و چونه زده بود بهش بیست دادن 

باز آخرش برگشتن می‌گن البته خانوم فلانی فک نکنن کار ایشون خوب نبوده :/

اینجوری بودم که بابا من دو روزه نمره‌ام ثبت شده 

نمی‌خواین از من بکشین بیرون؟؟؟؟

جلسه دفاع یکی دیگه‌ستا 

دوتا از بچه‌هامونم دیدم که اونام همین درس منو تک درس می‌خواستن و خداروشکر فهمیدم تنها نیستم 

دیگه اومدم مشهد تا تاریخ امتحان و مشخص کنن برم دیگه بلکه از شر این دانشگاه راحت شم 

بعد پروازا گرون بود 

قطار هم فقط یه دونه شانس موجود شد 

از این پنج ستاره گرونا 

دیگه منم برای اولین بار با این قطار اداییا اومدم 

یه بچه نفهم هم تو کوپه‌مون بود که دوست داشتم دهنشو چسب بزنم 

دیگه همینا دیگه 

آها 

گویا همون روزی که رفتم تهران هم شبش عموی بابام فوت شده 

حقیقتا هم خودش راحت شد هم اطرافیان 

 

خب دیگه برم ناهار بخورم 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۰۳ ، ۱۳:۴۷

دیشب ساعت دو اینا خوابیدم و ساعت شیش و نیم بیدار شدم 

هفت و نیم دانشگاه بودم و شروع کردم به تمرین 

دیشب کلی گریه کردم و به هم‌اتاقیام هم گفتم نیان 

صبح هم رفتم از آموزش برگه دفاع بگیرم 

گفت چشاتو باد کرده گریه کردی؟

یه دور هم برای اون گریه کردم 

تنها آدم حسابی اونجا همین کارشناس اموزشمونه

بعد دیگه میم هم اومد اونم دیدم و یکم هم با اون گریه کردم 

آها صبح هم پریود شدم 

فقط اون یکی میم و ف قراره بود برای دفاعم بیان 

میم چون سرکار بود گفت ساعت دو میام 

ولی جفتشون ساعت ۲:۵۵ دقیقه اومدن 

داشت گریه‌ام می‌گرفت که اینان نیومدن 

بعد دیدم پشت سر استادا چندتا دانشجو دیگه هم اومدن که سال پایینی بودن نمی‌شناختم 

زنگ زدیم به اون استاد مشهدم 

شروع کردم و خیلی داشتم لفت می‌دادم و گفتن برو جلو اینا رو رد کن 

تپق و گیر کردن بی‌نهایت 

تموم شد و داورم دو صفحه تایپ شده پرینت کرده بود از غلطام که آورده بود با خودش :/ 

گفت تازه دیروز هم وقت کرده فقط بخونه پایان‌نامه‌امو 

اول هم گفت فایلت چند صفحه بود 

گفتم ۸۳ صفحه 

گفت برای من ۵۰ صفحه بود 

کیفیت پی‌دی‌افت هم خیلی بد بود :///

پشمام داشت می‌ریخت 

دیگه کلی ایراد گرفت و استاد تهرانمم دو تا ایراد به داورم گرفت 

دیگه گفتن برین بیرون نمره بدیم  

بعد بیرون بودیم ایمیلم و نگاه کردم و فایلی که فرستاده بودم و دانلود کردم دیدم سالمه :/

دیگه گفتن بیا تو و بگیر این نمره‌ات 

بعدش رفتم نشون دادم بهش که ببین سالمه فایلم چی میگی 

گفت اعع چه جالب برای من ولی خراب بود دیگه حالا 

اگه بخوام همه این ایرادایی که گرفته رو اصلاح کنم پدرم درمیاد 

و گویا برای اون نسخه‌ای که می‌خوایم بفرستیم برای کتابخونه باید اصلاح شده باشه 

آه 

بعدشم با داورم که همون استاد تک درسمه صحبت کردم 

گفت نه که نه 

تک درس قبول نمی‌کنم 

حالا فردا باید برم التماس معاون آموزشی که اون بره بهش التماس کنه 

امیدوار بودم تا آخر مهر جمع بشه کار 

ولی گویا قرار نیست جمع بشه 

دوست ندارم برگردم و بعد دوباره برگردم برای امتحان اون درسه 

کاش یه جوری بشه تا آخر مهر نه تنها امتحان داد باشم 

بلکه کارای فارغ‌التحصیلیمم کرده باشم 

خلاصه خیلی خوشحال نشدم تموم شد دفاعم 

نمی‌دونم شاید چون هنوزم مجبورم باهاش کلنجار برم احتمالا 

خسته‌ام ولی هنوزم نمی‌تونم استراحت کنم 

آه

آها قبلاً گفته بودن دفاع کارشناسی پذیرایی ممنوعه 

بعد قبل اینکه بیام تهران دوتا پک برا استادا درست کردم 

بقیه رو هم دیروز رفتم آبمیوه و کیک خریدم بذارم رو میز 

بعد استادم اومد گفت اعع پذیرایی که گفتن ممنوعه 

بعد تهش داورم پکشو گذاشت تو کیفش 

استاد گرامی هم کیک و آبمیوه‌شو خورد و پسته و مغزشم گذاشت تو جیبش برد :)))

دیگه همینا دیگه 

منتظر اون روزیم که من ازین دانشگاه کنده بشم 

آه

 

 

دیدم علیرضا برادران نوشته امروز بوی شاش خیابونای فرانسه انقد زیاد بود که به داخل کلاسای دانشگاهمونم رسیده بود ولی کلاسی که بو شاش بده بازم از امیرکبیر بهتره 

و حقیقتا حق گفت

​​​​​​

در راستای حال دادن به خودم فررو گرفتم 

ولی مزه‌اش به خوبی دفعه قبل نبود 

بعد ما تو محدوده پیک نبودیم 

یکم اونورتر زدیم که تو محدوده باشه بعد رنگ زدیم به پیک گفتیم بیا اینجا حساب می‌کنیم

بعد بنده خدا بدون ذره‌ای غرغر اومد و گفتیم چقد اضافه‌تر بزنیم گفت هرچقدر دوست دارین :)

ما هم گفتیم بذا نون قلبش و بذاریم سر سفره‌اش صد زدیم براش 

بعد زنگ زد دعوا گفت چرا صد زدین این خیلیه :)

خیلی بامزه بود آقاهه 

 

 

 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۰۳ ، ۲۱:۴۲

فردا ساعت سه دفاعمه

و استادم 30تا وویس فرستاده 

به بالا و پایین پاورپوینتم ایراد گرفته 

تازه یه سری ایراد هم به پایان نامه ام گرفته بعد اینکه تایید کرده 

بعد من هنوز چیزایی که خودم می‌خوام بگم و حاضر نکردم حتی 

و همش دارم ایرادات اینو درست می‌کنم 

و هنوز حداقل نصفش مونده 

و خیلیه 

و حتی وقت نیست که دوباره براش بفرستم و ببینه 

و حتی خودم تمرین کنم 

و نشستم دارم گریه می‌کنم 

خدایا 

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۰۳ ، ۲۳:۱۵

بله 

همون‌طور که از عنوان مشخصه 

خبر کوتاه بود و جانسوز 

دفاع تاریخی من از پایان‌نامه‌ام 

حالا یکی ندونه با خودش میگه لابد داره دکترا دفاع می‌کنه

واقعا من حدود یکسال و نه ماهه درگیر پروژه‌امم 

و حالم ازش بهم می‌خوره واقعا

فکر می‌کردم قراره یه جوری هماهنگ بشه که بیوفته سه‌شنبه

ولی عصر از خواب بیدار شدم 

ایمیلامو چک کردم (در کمال تعجب نوتیف نیومد)

دیدم داورم وقتایی که می‌تونه بیاد و نوشته و تنها زمانی که با استاد خودم همپوشانی داره یکشنبه ساعت سه هست

متاسفانه یکشنبه بعدی هم میشد ۲۹مهر که دیر و لب مرزی بود 

در نتیجه خیلی سریع ایمیل دادم و همینو رزرو کردم 

بعدم با سرعت نور بلیط گرفتم برای فردا یه ربع به چهار 

که صبح برم شرکت و بگم قراره یه ده روزی نیام :/

خدا رو شکر پروازا هم چون احتمال کنسلی و مرگش زیاده قیمتاش خیلی اومده پایین 

سریع چمدونمو بستم 

و هنوز پاورپوینتم حاضر نیس و یه جاهاییش و واقعا نمی‌دونم چی باید بنویسم 

مثلا ضرورت انجام پروژه

که به نظرم با این ویژگی‌ها و نتایج عجیب غریبمون هیچ ضرورتی در انجام این پروژه نبوده :))))

یا مرور ادبیاتمم ضعیفه 

تازه بعد اینکه حاضر شد هم باید بدم یه دور ایراد گیری کنه استادم برام و اینا 

یه مشکل دیگه هم اینه که احتمالا همون روز دفاع قراره پریود شم =))))

 

حالا از این بگذریم 

بالاخره مدیر گروهمون شر و ور گفتنشو شروع کرد و فرمود

از نظر من شما یک تخلف بزرگ مرتکب شدید و حالا باید تاوان سنگین آن را بپردازید :)))))

بعدم گفت نمره‌ات از ده حساب میشه 

تازه رضایتم نداد گفت برو پیش استاد مشاورت به اون بگو 

وسط دعوای خودمون هم یهو استاد مشاور و استاد درس رو cc کرد و شروع کرد به لشکرکشی :)))))

صبح هرچی گشتم فیلم عرعر کردنش سرکلاسمون و پیدا کنم نشد لامصب 

رو گوشی قبلیم بود پاک شد

هیچی دیگه 

بعد دفاع هنوز باید برم با این دعوا کنم خلاصه 

 

 

و در نهایت 

کال اول پلیمیه و من هنوز تافل هم بوک نکردم و حتی اگه می‌کردم امادگی‌شو نداشتم 

آه 

 

همینا دیگه 

دعا کنین به خیر بگذره همه چی 

 

 

 

 

 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۰۳ ، ۰۰:۳۹

عرض کنم که 

همین صبح ادیت آخر پایان‌نامه‌مو فرستادم برای اون یکی استادم که اونم تایید بده ان‌شاءالله

میم می‌گفت به اون گفته اگه اون یکی استاد اوکی داده پس منم اوکیم و گیر نداده به هیچی 

ولی همین فرایند دوهفته طول کشیده چون جواب ایمیل اولشو نداده و دوباره بعد دو هفته بهش ایمیل داده و جواب داده 

امیدوارم مال من و زود جواب بده و تایید کنه مثل مال میم

خدایا کاش تا شب یا فردا جواب بده 

برای 25ام وقت دفاع بگیرم فکر می‌کنم خوب باشه 

10 روز هم مونده وقت خوبیه 

 

آها راستی تو ادیت آخرم مجبور شدم بالاخره دست در جعل نتایج ببرم و یکم چرت و پرت از خودم بنویسم 

هرچند همون چرت و پرت‌هام چیزای خوبی ننوشتم ولی خب دیگه یه چیزی نوشتم 

 

از اون طرف برای تک درس مخابراتم ایمیل زدم به استادش 

که من معرفی به استادم و همین مونده فقط 

تو همون ایمیل اول رفتم برای چونه‌زنی که خیلی زیاده بیا کمش کن و اینا 

که در جواب رید بهم و گفت نمی‌دونم من تابستون چندین بار گفتم اگه کسی درس و لازمه برداره بگه و الان من قبول نمی‌کنم :/

حالا رفتم چک کردم دیدم تو کانال آموزش همچین اطلاعیه هم نبوده 

بعدم من تک درس و که نمی‌تونم بردارم آخه 

بعد زنگ زدم آموزش که گفت اول باید به مدیر گروه بگی 

بعد مدیر گروه کیه؟

همون بدترین استاد جهان که من از ترم سه به بعد بلاکش کردم و تمام مسیرهای جهان و دور زدم که کارم بهش گیر نکنه 

بعد گفتم بذار حالا فرمشو پر کنم 

رفتم تو پورتالم دیدم همین مرتیکه که از قضا استاد مشاورمم هست ترم قبل که من اصلا دانشگاه نبودم نوشته برنداشتن درس مخابرات بدون توجیه است و امکان تک درس وجود ندارد 

هیچی دیگه 

هنوز که ایمیل نزدم ولی بزنم پاره‌ام می‌کنه 

بعدم مرتیکه مریض زنگ می‌زنن به گوشیم شروع می‌کنه به تحقیر مطمئنم 

بعد که منتشو کشیدی و اشکتو درآورد 

میگه خب حالا برو بردار 

حجم درسشم خیلیه لامصب 

فقط پاس شه برهههههه

 

هنور که نگفتم 

ولی نمی‌دونم واکنش رییس نکبتمم چی باشه به اینکه احتمالا یه ۱۰ روزی بخوام نیام 

 

به خیر بگذره فقط

 

 

بعدا نوشت: استاد دیگه هم اوکی داد و حالا باید وقت دفاع ست کنم 

بعداتر نوشت: استادم مشهدیم گفت نمی‌تونم حضوری بیام برای دفاعت :(

حالا کی دفاع کنه از من دربرابر اون یکی استادم و داورم ⁦O⁠_⁠o⁩

گفت من پدرم دوماهه خیلی بیماره و من تنها ازش مراقبت می‌کنم. اگه می‌تونستم نصفه روزه یا یه روزه میومدم ولی نمی‌تونم تنهاشون بذارم :(

دلم سوخت براش دیگه 

ولی امیدوارم به خیر بگذره دفاعم 

 

به مدیر گروهم پیام دادم. تا الان که قورتم نداده. البته در مقایسه با قبلاً. فعلا گفته کارنامه‌تو بفرس. بره بگرده تو نمره‌هام بیاد بزنه تو سرم :/

 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۰۳ ، ۱۳:۲۲

پ پیام داد بهم میای با هم تسک یک اسپیک و تمرین کنیم 

گفتم آره 

حقیقتا هم دوست دارم 

بعد گفت ساعت ۷:۳۰ خوبه تو گوگل میت 

گفتم آره 

ولی من اون ساعت خونه‌ام 

و خجالت می‌کشم تو خونه بخوام انگلیسی صحبت کنم 

خداااتتژمییمسکط.زووزچبولمینسحیوزمی

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۰۳ ، ۱۱:۰۹