حرفای خود خود من

تلاش مذبوحانه من در راستا بیرون اومدن از غار تنهایی

حرفای خود خود من

تلاش مذبوحانه من در راستا بیرون اومدن از غار تنهایی

آخرین مطالب

گزارش وضعیت

جمعه, ۳ آبان ۱۴۰۴، ۰۱:۴۹ ب.ظ

الان که دارم اینو می‌نویسم

۲۲ روز دیگه تافل دارم و ۸ روز دیگه هم ماک ثبت‌نام کردم توی همون سنتر امتحانم 

خیلی نمره‌اش برام مهم نیس 

بیشتر فقط می‌خوام فضا رو ببینم که روز آزمون ناآشنا نباشه 

دعا کنین خوب بدم 😭

سه شنبه هم آزمون مسئول فنی داشتم 

خداروشکر خیلی خوب بود و قبول میشم 

نگران این بودم که وقت کم بیارم 

چون ۹۰ تا سوال بود با ۵۰ دقیقه وقت 

ولی ۲۵ دقیقه هم اضافه آوردم و روی اونایی که شک داشتم فکر کردم 

بیشترش شبیه نمونه سوال آزمون قبلی بود که خداروشکر قبل امتحان یه دور مرورش کردم 

کاش تافلمم خوب بدم 

سه چهار روز قبل امتحانمو می‌رفتم توی اتاق رئیس و در و می‌بستم و اونجا درس می‌خوندم و کارامو می‌کردم 

دوبارم حسابدارمون اومد (چون تو اون اتاق سکونت داره) دید من اونجام جمع می‌کرد می‌رفت بیرون می‌گفت تو بشین راحت باش 

ولی اگه بخوام ۲۰ روز دیگه هم اتاقشو اشغال کنم نمی‌دونم وضعیت چجوری میشه

چون الان همه کارامو انجام دادم سرکار و بیکارم تقریبا و کامل می‌تونم از زمانم برای درس خواندن استفاده کنم 

ولی اگه بیرون بشینم یا صحبت میشه یا هی میرن و میان نمی‌تونم تمرکز کنم 

حالا ان‌شاءالله از فردا دوباره می‌رم تو اتاق 

امیدوارم خجالت نکشم

در هر صورت تقصیر خودشونه چون من گفتم که دورکاری می‌خوام و گفتن برنامه دورکاری نداریم 

 

 

دیگه عرضم به خدمتتون که 

برای موهام رفتم دکتر و آزمایش داد بهم 

آزمایش رو دادم و نتیجه‌اش اومد و خوب نبود 

یکم هورمونام قاطی پاتیه

چت جی‌پی‌تی میگه که احتمال داره به خاطر استرس باشه و بعد امتحانت برو دوباره آزمایش بده 

منم تصمیم گرفتم که تا بعد امتحانم فعلا پیگیری نکنم 

ان‌شاءالله که چیزی نباشه 

داداشمم مو کاشت :)

 

 

خونه خریدیم 

بعد کلی خونه دیدن دیگه یه خونه خریدیم 

البته که چون پولشو ذره ذره می‌خوایم بدیم تا دی تحویل می‌گیریمش و البته که تا خرداد قرداد همین جایی که الان هستیم و تمدید کردیم و همینجا می‌مونیم 

بابام همش جوش می‌زنه می‌گه برای چک آخرش پول کم میاد 

ولی خب ما فعلا بنا رو بر این گذاشتیم که تا اون موقع طلا یکم گرونتر میشه و برای چک آخر که مامانم قراره طلاهاشو بفروشه اون پول جور میشه 

حالا ببینیم چی میشه دیگه 

 

 

میم بالاخره یه کار پیدا کرد و رفت سرکار 

فعلا سه ماه کارآموزی و بعدش هم استخدام 

برای هوش مصنوعی 

ولی خب پوینتش اینه که سفته گرفتن که پنج سال باید بمونی

پنج سال خیلیه حقیقتا 

نمی‌دونم من اگه بودم قبول می‌کردم یا نه 

هی دلم می‌خواد برم بیرون باهاش تعریف کنه از کارش ولی خب کلا تا بعد آزمونم برنامه تفریحی از گلوم پایین نمیره 

 

 

 

رسیدم فصل آخر سوپرانو 

به طور کلی نظرم اینه که جذابیتی که بخواد آدمو جذب کنه که تند تند همه قسمتاشو نگاه کنه نداره 

اما هر قسمتی که نگاه می‌کنی نمی‌تونی ازش ایراد بگیری و شخصیاتشو تو دور و بریات پیدا نکنی 

حتی تا حد زیادی شبیه یه خانواده ایرانین

و کلا از لحاظ واقعی بود کارکترها خیلی قویه

 

 

 

 

یه چیز دیگه هم هست که نمی‌دونم اینجا بگم یا نه 

ولی خب حالا کسی که منو نمی‌شناسه 

میگم 

دیگه راحت نیستم با بابام برم بیرون 

بهم میگه شالتو درست کن 

در حالیکه من حتی شالمم سرمه و فقط بعضی وقتا می‌ره عقب‌تر 

انقدرررر بد نگام می‌کنه که هر لحظه ممکنه وسط خیابون باهاش دعوا کنم و یه چیزایی بگم که نباید 

تو ذهنم تا الان یه صد دفعه‌ای باهاش دعوا کردم و تضمین نمی‌کنم دفعه بعدی که این کار و بکنه عملیش نکنم 

 

 

همینا دیگه

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴/۰۸/۰۳

نظرات  (۱)

سلام سلام

ایشالا ازمونات عالی بشن. 

مورد آخر رو زیاد جدی بگیری، بدتر میشه و فقط تنش و حساسیت زیاد میشه، باباها رو نمیشه عوض کرد. کم کم بعد یه مدتی خودشون عادت میکنن.

پاسخ:
علیک سلام علیک سلام 
ممنونم. خدا از دهنت بشنوه 🥲
الان استرس و فشار روم زیاده، اینجور چیزا هم پیش میاد دلم می‌خواد بمیرم دیگه.
چیزی هم بگم میگن من که چیزی نگفتم و این بیشتر آتیشم می‌زنه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی