حرفای خود خود من

تلاش مذبوحانه من در راستا بیرون اومدن از غار تنهایی

حرفای خود خود من

تلاش مذبوحانه من در راستا بیرون اومدن از غار تنهایی

صحبت با رئیس

چهارشنبه, ۶ تیر ۱۴۰۳، ۱۰:۰۱ ق.ظ

خب 

از اونجایی که عملا سه ماه و نیمه دارم اینجا بی‌مزد و مواجب کار می‌کنم 

و پنجشنبه می‌خواستم با این یارو حرف بزنم که نبود 

و بعدش من نبودم 

و دوشنبه بود و سریع رفت 

امروز ولی هست الان 

باید باهاش حرف بزنم 

پس امروز به عنوان کار سخت روز باهاش حرف می‌زنم 

امیدوارم همین امروز به نتیجه برسم 

و امیدوارم نگه که خب پس از ماه بعد حقوق می‌دیم بهت 

و امیدوارم پشیمون هم نشم 

و همه چی خوب پیش بره 

و خب همین الان استرس گرفتم 

ولی باید انجامش بدم 

پوف 

 

 

خب باید بگم خداروشکر هنوز نرفته 

ولی من هنوزم نرفتم باهاش حرف بزنم 

درحالی که پنج دقیقه به یکه 

فوق‌العاده‌ام 

 

 

 

خب دیگه 

موقع ناهار بهش گفتم 

بعد ناهار وقت دارین 

که گفت کلاس دارم کاش زودتر می‌گفتی باشه فردا 

​​​​​و گفت خودم می‌خواستم بگم بهتون 

 

و خب تا فردا 

 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳/۰۴/۰۶

نظرات  (۲)

تو میتونی دختر نفس عمیق بکش زل بزن تو چشمهاش...محکم بهش بگو پولم رو بدههه 

غایتینگ*

پاسخ:
افتاد برای فردا دیگه 

اشکالی ندارد فردا بهش بگو تو میتوانی 

پاسخ:
مرسی :*

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی