جمعه
یه سطح ثابت و زیاد از استرس رو کلا دارم با خودم راه میبرم
و اذیتم
همش یه حس تپش قلب دارم و دلم میخواد بالا بیارم
اینجوری هم نیس که بگی مثلا فقط قبل رفتن به سرکار استرس بگیرم
نه کلا همش استرس دارم
یه فشار اضافی داره بهم وارد میشه که خیلی هم انرژی میگیره ازم
از همون دو هفته پیش که حالم بد شد دیگه نرفتم سر پروژهام
اون موقع تقریبا گزارشمو داشتم کامل میکردم که بفرستم برای استادم
ولی تو این دو هفته اصلا نگاهش نکردم
دلم بهش نیس
حالم ازش بهم میخوره
دوست دارم برم بشینم جلو در دانشکده و انقد گریه کنم تا خودشون بهم مدرکمو بدن
نیاز به زور استادم دارم که بهم فشار بیاره تا مجبور شم برم سراغش
از همون موقع سراغ زبان هم نرفتم
حالم ازش بهم نمیخوره
ولی دلم با اینم نیس
مسخره به نظر میرسه
ولی چه کنم خب
دله دیگه
اصلا حوصله عید و ندارم
حال و هوای عید هم ندارم
بابام همون روز عید قبل سال تحویل میره سرکار و هفته اول نیس
خوبه حداقل هفته اول رفت و آمد نداریم
همین دیگه