فرودگاه
سلام سلام
اول از همه
عیدتون مبارکککککک
خب طبق معمول میخوام از اتفاقات این چند وقت بگم
اومدم خونه
دیروز رسیدیم
حالا چند روز بریم عقبتر
اختلاف ساعت زندگیم با بقیه اتاق دیگه خیلی زیاد شده بود و واقعا تحملش داشت سخت و سختتر میشد
خوشحالم اومدم خونه
استاد مشاورم گفت این هفته نمیاد دانشگاه و منم بیخیال حضوری دیدنش شدم و تو تلگرام ازش پرسیدم ولی چهار روزه که جوابشو سین نزدم :/
چون باید از رو خیال آسوده نگاه کنم پیامشو ولی این چند روز خیلی سرم شلوغ بوده
پروژه کوفتی یکی از درسا رو انجام دادم و بقیه کارای عملیش که برای هفته بعده انداختم گردن همگروهیم چون همه کارای تئوریشو من کردم
داداشم داره میره کشور دوست و برادر و کمونیست روسیه
رفته بودم میگشتم براش روبل پیدا کنم
مامانم میگه تو اینجا تو خونه از گرسنگی بمیری نمیری بیرون بعد اونجا میری صرافی و از اینور به اونور
دیگه منم بلیط گیرم نیومد که برگردم خونه
مامان بابام اومدم تهران
داداشمم اومد تهران که بره
دیگه جمع و جور کردیم که بره
اصلا هم حسادت نمیکنم که رفته حیح
رفته بودم برنامههای پیشرو سالن مارینسکی رو میدیدم :')
یکی نیس بگه تو همینجا تالار وحدت و ندیدی کجا میخوای بری هق
خلاصه اون دو هفتهای رفته ولی اصن موقع رفتنش یه جوری دلم گرفته بودا
هییییچ وقت تا حالا به مسیر فرودگاه به این دید نگاه نکرده بودم
این پادکست (لینک ساندکلود) هی پلی میشد تو مغزم از همون عصری
واقعا نمیدونم چرا ولی همهی پروازای خروجی ساعت ۵ صبحه
اون بوی گند اون مسیر هیچ وقت آنقدر برام گند نبوده
واقعا عجیبه که با چهار نفر میری ولی با سه نفر برمیگردی
حالا من همینجوری سه ماه سه ماه نمیدیدمش
ولی اینجوری یه جوری بود
اره دیگه
خلاصه که
نمرههام داره میاد
برای دومین بار توی پاس کردن مخابرات شکست خوردم
آه
ولی بقیه نمرههام خوبه
با این حال اون یه تنه گند زده به معدلم :(
همینا یادم میاد دیگه
برم ناهار
بازم عیدتون مبارک :*