حرفای خود خود من

تلاش مذبوحانه من در راستا بیرون اومدن از غار تنهایی

حرفای خود خود من

تلاش مذبوحانه من در راستا بیرون اومدن از غار تنهایی

اثاث کشی و غیره

سه شنبه, ۲۶ مهر ۱۴۰۱، ۱۲:۳۸ ق.ظ

گفته بودم بالاخره خونه پیدا کردیم؟ 

و برای اولین بار رفتیم که مستاجر بشیم

به جز صاحب‌خونه‌ش بقیه‌ چیزاش خوبه خدایی 

دوست داشتم خونه‌مون بودم کمک می‌کردم و جمع و جور می‌کردم :(

بابامو زور می‌کردیم خرت و پرتای قدیمی رو بفروشه 

بعد می‌رفتیم خرید و چیزای جدید می‌خریدیم 

خوشگل می‌چیدیمشون 

اتاقم دیگه دکور نداره 

و قصد خرید میز و آینه و دراور و اینا هم نداریم کلا 

البته قبلی هم دکور نداشتا 

جای کامپیوتر بود که چون کامپیوتر خودش روی میز جدا بود اونجا شده بود دکور اتاق من 

نکنه یه روز یادم بره خونه مون چه شکلی بوده :(

 

بذارین خواب دیشبمم تعریف کنم 

دیشب خواب دیدم ممنوع‌الورود شدم به دانشگاه 

بعد هی می‌خواستم برم دعوا کنم هی راهم نمی‌دادن به دانشگاه

بعد هی می‌گفتم بابا من اصن اون وسط رفته بودم اینا رو جدا کنم 

این همه آدم اونجا بودن منو باید ممنوع‌الورود کنین آخه 

بعد توی پورتالم بزرگ قرمز نوشته بود تعلیق 

صبح که گوشیم زنگ خورد قطع کردم گفتم من که تعلیقم کجا پاشم برم دانشگاه :)))

بعد رفتم چک کردم دیدم نهههههه 

هنوز راهم میدن به دانشگاه :)))

خلاصه که اینجوری 

 

اها آها آها 

امروز رفتیم فرانسه 

شیرینی فرانسه (نه پس خود فرانسه -.-)

هنوزم خیلی خوشمزه‌س شیرینیاش *.*

 

دیگه شب بخیر 

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۷/۲۶

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی