حرفای خود خود من

تلاش مذبوحانه من در راستا بیرون اومدن از غار تنهایی

حرفای خود خود من

تلاش مذبوحانه من در راستا بیرون اومدن از غار تنهایی

کیلیلیلی

سه شنبه, ۱۵ شهریور ۱۴۰۱، ۰۳:۲۲ ب.ظ

وااااای امروز مجید برده تو بیمارستان به فاطمه گل دادهههههه 

حالا همیشه خدا تو اون بیمارستان کوفتی هیچ چیز مفرحی وجود نداشتا 

من پامو گذاشتم بیرون 

اینجوری شد هق 

همههههههه هم بودن 

تا جا داشته هم تیکه بار این دوتا کردن 

وای دلم سوخت برا مجید 

گناه داشته 

نکه اون قدیمی‌تره اونجا 

هرچی ترکش بوده خورده به اون 

خلاصه کههههههه 

ان‌شاءالله به درد هم بخورن و کارشون به جاهای خوب برسه 

ما هم یه عروسی بیوفتیم این وسط 

وای اگه موقع عروسی من تهران باشم چیییییی 

وای میام مشهد 

اصن مطرح نیس پولش 

میام مشهد 

خیلی وضعیت خنده‌دار و مهیجیه 

نمی‌تونم از دستش بدم 

وای فکر کنننننن

اون برج زهرمار اعظم با زنش بیاد 

وای 

سوژه برای خنده خیلی زیاده اونجا 

با آرزو دونفری می‌شینیم تا جا دارهههه غیبت می‌کنیم 

عاااااااا 

راستیییییی 

حراست بیمارستان گیر نداده چطورررررر 

چطور تا روز قبلش ما چپ می‌رفتیم راس می‌رفتیم می‌گفتن حراست گیر میده 

الان گیر نداده نه 

حالا دیگه به هرحال که 

کیلیلیلی 

عروس چقدر قشنگه 

 

حالا ولی خدایی یه چیزی که نگرانشم 

اینه که اینجوری که می‌دونیم هنوز یه ماه از طلاق مجید نگذشته 

می‌ترسم فقط به خاطر این باشه که سریع جاشو پر کنه 

پسر بدی نیستا خدایی 

یعنی به نظرم کسی که تو این سن یه بار ازدواج کرده و حالا به هر دلیلی طلاق گرفته آدمی نیس که الکی وارد رابطه بشه 

ولی خب به هرحالللل

ان‌شاءالله که برای هم خوب باشن و خوشبخت بشن 

مجددا کیلیلیلی

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۶/۱۵

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی