چرا نمی‌میری ها؟
میانگین نمرات کم شده؟
مرتیکه تو اون زمانا هم کلاس برگزار نمی‌کردی ؟
انتظار داری نمره ها بالا هم باشه ؟
هروقت تو اومدی سرکلاس نمره های ما هم میره بالا
بمیری راحت شم
حداقل اگه زر زر اضافه نمی‌کردی انقد رو مخ نبود
هییییییییچ غلطی طول ترم نمی‌کنی تهش بدهکارم هستی
من فکرامو کردم
دیدم بیکاری بهترین کار دنیاس
شاید فک کنین که خب حوصله آدم سر میره
چقد بیکار باشه آخه
ولی باید بگم که خب سر بره
به درک که سر میره
بهتر از استرس کار داشتنه که
من ناراحت میشم وقتی تو چشام نگاه می‌کنی و میگی الان دیگه هرکی تیزهوشانی بوده دیگه پزشکی قبول میشه دیگه تو هم برو
من سه ساله دارم جون می‌کنم
همین الان جلو چشم شما من دارم جون می‌کنم که درسامو بخونم
بعد شما میگی تو هم برو؟
یعنی الان اینا رو ول کنم برم بشینم دوباره برای کنکور بخونم
پدرم
من ناراحت میشم
نکن لطفا
که وقتایی که بقیه دارن کار می‌کنن من می‌تونم بخوابم
اما وقتایی که بقیه خوابن من نمی‌تونم کار کنم
مثل الان
چون بقیه خوابن
منم باید برم تو تخت دراز بکشم حتی اگه نخوابم
یا شبا
هروقت بقیه برن بخوابن
منم باید برم بخوابم
حتی اگه خوابم نیاد
کاش یکی بیاد جمعم کنه از این وضعیتم
نیاز به یه آخر هفته تعطیل دارم
همین قدر کوچیک
یه آخر هفته که به فکر تمرینای کوفتی الکترونیک و امتحانش و ارائه و ... نباشم
راحت باشم
آزاد باشم
خستههههههههههه‌ام
خسسسسسسستتتتتتتتتتتهههههههههه
واقعا آدم می‌مونه
حیف بچه به این خوبی که باباش تو باشی
بدبخت اون بچه
مرتیکه خر برداشته زده تو گوش دختر یه ساله‌ش
انگار اسیر گرفته
بدبخت اون بچه
از خواب بیدار شدم
موهام شده مثه موهای لیدی گاگا تو هوس اف گوچی =))
امروز دوشنبه س
حالا (استیکر رقص)
بیا وسط
امروز خیلی دارم اینجا حرف می زنم
اره دیگه دارم جبران مافات می کنم
داشتم فک می کردم چقد ساده بودم
چقد اعتماد به نفس داشتم
یعنی حداقل نسبت به الان
دلم برای خودم تنگ شده
برای ورژن قبلی خودم
برای همون یه ذره اعتماد به نفس
همون یه ذره که باعث میشد باهات حرف بزنم
همون یه ذره که الان نبودش باعث میشه به همه چی و همه کس بگم ولش کن
کاش یکم کمتر احمق بودم
کاش یکم ...
لاک زدم بعد از مدت ها
و همین جوری الکی خوشم
تازه موهامم شونه کردم
خیلی نایابه این اتفاق =))
هی جلو آینه قربون صدقه خودم میرم =))
قربون خودم بشم
کمتر می‌نویسم نسبت به دوماه قبل
دلیلش اینه که جز درس و تمرین هیچ کار دیگه‌ای نمی‌کنم تقریبا
و هیچ اتفاق خاصی هم نمی افته
یه دفعه یادمه فاطمه یه چالش گذاشته بود که فک می‌کنین اگه زندگی‌تونو کتاب کنن، اون کتاب ارزش خواندن داره؟ جالبه یا حوصله سربره؟
و خب در جواب به این سوال باید بگم که حوصله سربرترین کتاب ممکن، زندگی منه =)
نگاه کردم از تو تقویم که چهل روز دیگه دقیقا پایانترمامه و امیدوارم حضوری نشه امتحانام
ولی امیدوارم ترم بعد حضوری بشه
امتحان کنترل و تاریخ انتشار اتک هم تو یه روزه
حقیقتا برای اومدنش اونقدرا هم ذوق ندارم
خیلیییی کمتر از فصل قبلش
قطعا اگه تهشو نمی‌دونستم خیلی ذوق داشتم ولی خب متاسفانه :(
همینا دیگه
دختر عموم بهشون تو مدرسه ۲ رو یاد دادن :))
البته فک کنم عقبه درسشون چون هفته قبل به اون یکی دختر عموم ۴ رو یاد داده بودن :))
فردا Dlog داریم =))) تنها انگیزه دوشنبه ها اونم بعد امتحان =))
تمرین الک هم برای اولین بار دارم تحویل نمی‌دم
شاید حالا با تاخیر تحویل دادم ولی
این مرتیکه هم نمی‌دونه کی تمدید کنه کی نکنه
اون تمرین مسخره و اسون کم سری قبلو تمدید کرد ولی اینو نه -.-
خب دیگه
واقعا برم دیگه
