یه عالمه چرت و پرت
خب شارژر لپتاپم دیگه کلا قطع شد
درست وسط نوشتن گزارشکارم
درحالی که سیو نکرده بودمش
و زارت لپتاپ خاموش شد
شایدم کلا باتریش خراب شد
به هرحال فعلا که لپتاپم فاقد مصرفه
صبح جلسه اول اندیشه بود با این استاد جدیده
تو هر جملهش میگفت من خیلی سرم شلوغه
کلی دانشگاه دنبالم بودن تو رودربایستی اینجا اومدم سرم خیلی شلوغه
من فلان جا و فلان جا کار میکنم سرم خیلی شلوغه
میانترم اگه بشه نمیگیرم ازتون چون سرم خیلی شلوغه
من بیشتر کار پژوهشی میکنم سرم خیلی شلوغه
خلاصه که نمیدونم حذف کنمش یا نه
همین مونده از عمومیا بد نمره بگیرم
داشتم اجرهای کامیلا رو تو المپیک میدیدم
باورم نمیشه این دختر ۱۵ سالشه
خیلی خوبه
ولی به نظرم با اختلاف همچنان اجرا یولیا تو المپیک سوچی بهترین اجرایی بوده که دیدم
اصن اون یه چیز دیگه بود
یادم نمیره موقع اجراش چجوری جلو تلویزیون دهنم وا مونده بود
یه سوال برام پیش اومد که این همه چینی که برای آمریکا مسابقه میدن مثه ایران تو چین هرکس از راه میرسه راجعبهشون نظر میده یا اونجا مثه اینجا نیس که همه سرشون تو کار هم باشه
که خب البته چون اونجا هم آسیاس بعید نیس
اون روز که رفته بودیم موزه اسقف اعظم آرداک مانوکیان با اون خانومه که مسئول اونجا بود کلی حرف زدیم
خیلی از مشکلاتشون پرسیدیم ولی میترسید حتی جواب ما رو بده
فک میکردم ارمنیا چون تو ایران بیشترن به نسبت بقیه شاید اوضاعشون بهتر باشه ولی ظاهراً اینجوری نبود
گفت جمعیتشون تو ایران خیلی کم شده به خاطر مهاجرت
و من گفتم که همینجوریش آدمای معمولیش میرن دیگه اونا که حق دارن
نصف house of Gucci رو دیدم
مونده نصف دیگهش
اها واکنشم به این خبر که صبح اومد
دقیقااااا مثه فریناز بود
همون قدر بیحس
همونقدر بیتوجه و بیمعنا
به خاطر لپتاپم عصیبم
چقد قیمت لپتاپ اومده پایین
شاید عوضش کردم
پولام تو کارتام زیادی دارن خاک میخورن
چقد چرت و پرت گفتم