حرفای خود خود من

تلاش مذبوحانه من در راستا بیرون اومدن از غار تنهایی

حرفای خود خود من

تلاش مذبوحانه من در راستا بیرون اومدن از غار تنهایی

آخرین مطالب

روز دانشجوی خود را چگونه گذراندید؟

سه شنبه, ۱۶ آذر ۱۴۰۰، ۰۷:۲۲ ب.ظ

اول از همه از این تریبون باید اعلام کنم که 

روز دانشجویی که توش بزن بزن نباشه رو اینجانب به رسمیت نمی شناسم

حتی ناهار امروز بختیاری و میگو هم نبود با ترشی و ماست اضافه 

 

امروز عنتر خان لطف کردند به مناسبت روز دانشجو کوییزشونو با وبکم گرفتن 

 

دانشجو کیست؟ 

یا حداقل دانشجو تابعه وزرات علوم کیست؟

یه بدبخت که لنگ یه مدرکه برای اعتبار در جامعه 

یه تیکه کاغذ که برای گرفتنش باید پدرت دربیاد 

و فقط و فقط یه تیکه کاغذه 

و بعدش که تازه اون تیکه کاغذ و به هزار بدبختی گرفتی تازززززه باید بری ببینی خب حالا چیکار کنم

اصن کاری بلدم بکنم؟ که خب در اکثر مواقع جواب منفیه

 

قبلا هم یه بار دیگه دلیل غرغرامو نوشته بودم 

و الان هم میگم

من ناراحتم 

از اینکه دانشجوام ناراحتم 

از اینکه بعد پنج ترم تاحالا کوچیک ترین کار واقعی نکردم یا حداقل از نزدیک ندیدم ناراحتم 

از اینکه در اینده هم روند همینه ناراحتم 

از اینکه حتی دانشجو های ترم یک و دویی وزارت بهداشتی کلاساشون حضوریه و کار عملی دارن اما دانشجو ارشد وزارت علوم هنوزم که هنوزه انلاینه و پاشو تو ازمایشگاه نذاشته ناراحتم 

از اینکه هیچکس نیس که جواب اون دختره که تو سخنرانی دیروز قالیباف داد زد که چرا دانشجوهای دکترا وزارت علوم حقوق نمی گیرن رو بده ناراحتم 

از اینکه کل دوره کارشناسی با یه واحد کاراموزی دوهفته ای سر و تهش هم میاد ناراحتم 

از اینکه حتی اینقد حجم این تئوری ها زیاده که وقتی برات نمی ذاره تا خودت بری عملی شو یاد بگیری ناراحتم 

وزیر علوم فرمودن برای کسایی که دکترا خوندن سربازی رو می خوااااایم برداریم به جاش برن امریه و من ناراحت تر شدم که اون بدبختی که با این شرایط افتضاح حاضر شده دکترا بخونه تازه سربازی هم می رفته 

 

تو کانال روزنامه یه نظرسنجی گذاشته بودن که چرا مهاجرت می کنین و خب تامین نبودن اینده مالی مهمترینش بود

برخلاف زر زر هایی که خیلی می کنن که به خاطر شرایط اجتماعی و حجاب اجباری و ... ملت مهاجرت می کنن، حقیقت اینه که هرچقد هم اینا اوضاعش خراب باشه علت اصلی مهاجرت اقتصادیه چون نیاز اولیه س

اونی که به خاطر شرایط اجتماعی مهاجرت می کنه شکمش سیره و انقد داره که از نیاز های اولیه ش فراتر رفته 

 

چند روز پیش مامانم اینه رفته بودن خونه خاله سوسن شون بعد ماجده ازشون پرسیده که بچه های شما (من و داداشم) نمی خوان برن خارج

مامانم هم گفته که نه فعلا نگین هم که اصلا یه تعصب خاصی داره نمی خواد بره 

و من این روزا بیشتر از هر زمان دیگه ای به مهاجرت فک می کنم درحالی که حتی فکر کردن بهش هم باعث میشه چشام پر اشک بشه

یکی دوسال پیش یه امار داده بودن که دانشگاه ما از شریفم جلو زده تو امار اپلای و باید بگم به تک تک شون حق میدم

ولی برای همه شون ناراحتم 

برای وجود چیزی به اسم مرز ناراحتم 

برای وجود چیزی به اسم فاصله ناراحتم 

برای خودم ناراحتم 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۹/۱۶

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی