حرفای خود خود من

تلاش مذبوحانه من در راستا بیرون اومدن از غار تنهایی

حرفای خود خود من

تلاش مذبوحانه من در راستا بیرون اومدن از غار تنهایی

آخرین مطالب

۴۶ مطلب در مهر ۱۴۰۰ ثبت شده است

به طرز عجیبی به گوشیم معتاد شدم

فقط کافیه دور و برم باشه

عملا دیگه تو دستم خواهد بود نه دور و برم

ولی کافیه مثلا بذارمش تو اتاق و خودم بیام تو سالن

اینجاست که دیگه تنبلی بر اعتیاد غلبه می کنه و می تونم درس بخونم =))

البته اینکه کارای دیگه هم که دارم اصلا جذاب نیستن هم بی تاثیر نیس

ولی خب به هرحال مجبورم فعلا درس بخونم

دوسال پیش موقع شلوغیای دی تو دانشگاه و اتفاقای اون موقع 

فریبا بهم گفت

مهم نیس چه اتفاقی میوفته 

حوصله داری یا نداری

تو باید درستو بخونی 

و من خیلی تلاش می کنم که به این جمله عمل کنم

و حقیقتا چقدر سخته

کاش درسا جذاب تر بودن

کاش حداقل تو گوشیم یه چیز به درد بخور پیدا می شد 

همونم الکی دستم می گیرم و چک می کنم

در انتظار هیچکس  

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۰۰ ، ۲۳:۰۴

حوصله هیچی ندارم

فاطمه اومده میگه برای نشریه مطلب می نویسی 

میگم حوصله ندارم

ظهر از شدت بی حوصلگی رفتم حموم بلکه زمان بگذره

به زووووور فیلم جلسه 8 الک دو رو دیدم ولی حوصله حل کردن تمریناشو ندارم

به یه هیجان خوب نیاز دارم 

یه چیزی که استرس منفی بهم وارد نکنه

ولی هیجان هم داشته باشه 

مثه یه مسابقه 

یه چیزی مثه رضا صادقی

یا بازی ریاضی =))

یا شهر ریاضی

مثه مسابقه های زمان مدرسه

دلم می خواد برگردم تهران و به تهرانگردیم برسم

همزمان دلم نمی خواد برم دانشگاه و کلاس

بیکار باشیم پاشیم بریم بیرون دور دور

اخرشم بدو بدو کنیم برسیم خوابگاه تا تاخیر نخوریم

بعدم بشینیم تا پاسی از شب تو نمازخونه فیلم ببینیم

هعی...

 

به این وضعیتی که هم دوست داری دور و برت شلوغ باشه

هم دوست داری تنها باشی و کسی مزاحمت نباشه چی میگن دقیقا؟

خیلی مزخرفه هرچی که هست 

حتی چیزی هم برای نوشتن ندارم

وضعیت رقت انگیزیه حقیقتا

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۰۰ ، ۲۳:۵۰

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۰۰ ، ۰۰:۴۶

 

 

 

پ‌ن : دیدن دن کیشوت تو رویال اپرا هوس قسمت همه ایشالا

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۰۰ ، ۱۳:۴۱

اوه اوه 

شولولولو 💃💃💃

اینجانب شیییییییش کیلووووووووو لاغر شدم 💃💃💃

آها آها 

اصن فک کردم اشتباه می‌بینم 

تقریبا طی دو ماه 

بعد از مدت هاااااا جرات کردم خودمو وزن کنم و اصن اوفففف

یه سه کیلو دیگه هم کم کنم می‌رسم به وزن استانداردم 

کلی روحیه گرفتم

برای جایزه هم رفتم یه جلسه فیلم الک دو دیدم😑🤦

 

پ‌ن: گفته بودم دارم پیکی می‌بینم و الله اکبر به این همه جلال مستر کیلین مورفی

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۰۰ ، ۲۲:۳۸

(نگین سرکلاس الک‌دو بعد از امتحانی که دوباره گند زده و الان باید حرفای استاد مزخرفشو گوش کنه)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۰۰ ، ۰۹:۴۴

همین الان یکی از بچه‌های دبیرستانمون اومد تو پیشنهادای توییتر برای فالو

و من یه جوری ترسیدم که فک کردم منو پیدا کرده و فالو کرده

نه اینکه باهاش مشکل داشته باشم ها 

نه با هم خیلی هم خوب بودیم

ولی همه از دور برام قشنگن 

تا جایی قشنگن که بذارن تنهایی خودمو داشته باشم

نزدیک که میشن چاره‌ای جز فرار ازشون برام نمی‌مونه

از نزدیکی آدما می‌ترسم 

چه به کسی نزدیک بشم

چه کسی بهم نزدیک بشه

همه چی از دور قشنگ تر نیس؟

تو کلیات با هم خیلی مشترکات داریم و می‌تونیم حرفای قشنگ قشنگ با هم بزنیم

ولی وقتی نزدیک می‌شیم چی؟

غیر دعوا و بحث و جدل چی بوده؟

از دور قشنگیا دیده میشه

همون دور بهتره

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۰۰ ، ۱۵:۳۷

واقعا عجیبه

استادایی که صنعتین واقعا کم پیش میاد توانایی تدریس داشته باشن

همین استاد گرامی که الان یه ساعته داره حرف می‌زنه

و جلسه هفتم کلاسشه فک کنم

ولی یک کلمه هم درس درست و حسابی نداده

دوست دارم بدونم تی‌ایش می‌خواد بیاد چیکار کنه 

البته رضوان می‌گفت تی‌ایاش کلا خوبن 

به جای خودش میان درس میدن 🤦

ولی جالبه

اینکه چقدررررر اون استادا از صنعت دورن مثه فلاح 🤢

و چقدررررر این استادا نمی‌تونن تدریس تئوریجات کنم

خب الان که فکر می‌کنم اصلا هم جالب نیس :/

یعنی چی

یه مشت اشغالو باید بخونیم تا درس پاس کنیم 

تهشم همشو بریزیم دور چون به درد جرز(؟) دیوارم نمی‌خوره 

اه

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۰۰ ، ۱۱:۵۳

پریشب قسمت اول سابرینا رو دیدم

اصلا پسندم نبود

با اون کارتون دوران کودکی به شدت فرق داشت

فقط سابرینا و عمه زلدا و هیلدا بودن که اونم فقط اسماشون مثه کارتونه بود وگرنه شخصیتشون پسندم نبودم

دلم می‌خواد بدونم نیکول کتاب‌خونم توش بود یا نه

ولی حوصله نگاه کردن بقیشو ندارم

یعنی من که مرض نگاه کردن یه چیزی تا تهشو دارم دیگه تصمیم گرفتم بقیشو نبینم

به جاش دیشب قسمت اول پیکی بلایندر رو دیدم

و این یکی پسندم شد از قضا

و از امشب برنامه اینه

هر شب یه قسمت از پیکی

تو خوابگاه که بودیم ملیکا می‌گفت بیا بشینیم با هم ببینیم 

ولی اونجا حوصله نداشتم 

خلاصه که سریال جدید موردنظرو پیدا کردم :)

💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۰۰ ، ۱۰:۴۴

یک ترم دیگه

فقط یه ترم دیگه مجازی باشه 

بعدش حضوری شد شده

همین ترم حضوری نشه

من این واحدامو پاس کنم 

از ترم دیگه بریم دیگه

هنوز خیلی مبتلا داریم به خدا

روزی 200 تاااااااا کشته

ای بابا کم نیست که

بعد یه کلاس 50 نفری رو چه جوری می خوان برگزار کنن

تازه کلاسای ما که خلوته 

این کلاس عمومیا 

ریاضی فیزیک معادلات ریضمو امار

اینا 100 نفر جمعیتشونه

نمیشه حضوری بشههههههههههههههههه

یه ترم دیگه فقط

لطفا 

دووم بیارین 

هق 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۰۰ ، ۲۱:۴۷