از حجم و فشار ناراحتی
هفته اول کارآموزیم تموم شد
اند گس وات؟
هیچی
به معنای واقعی کلمه هیچی
بزرگترین عایدی (؟) من از این هفته همین هیچی بود
بهشون میگم روزای زوج هم بیام که حداقل یکم بیشتر باشم اینجا اینجوری خیلی ساعتام کمه
میگه مهم نیس ساعتا ما برات امضا میکنیم
کل هفته فقط یه مشت برگه رو اطلاعاتشونو وارد سیستم کردم
بغل ما
دقیقا بغل ما یه کارگاهه که وسایل و اونجا درست میکنن ولی ما رو نمیفرستند اونجا که چیزی یاد بگیریم
چرا
چون کاراموزای پسر و میفرستن اونجا
و اینجا که بخش اداریطور و تلفن بازی و پشت سیستم نشینیه زنونهس و کاراموزای دختر میشینن همینجا و کوفتن یاد نمیگیرن
امروز از اون دختره که یه ماهه داره میاد پرسیدم چیزی هم یاد دادن بهت گفت نه فقط پشت سیستم بودم و چیز میز میبردم اینور اونور
عین حمالا
بعد تنها مشکل فقط مشکلم با بیمارستان نیست
مشکل اصلی وقتی شروع میشه که من بدبخت باید گزارش هفتگی بفرستم برای استاد کاراموزایم
و از اونجا که شانس گوهی دارم یه استاد بد هم افتاده بهم
و یه ساعت پیش ایمیل زدن که
«گزارش هفتگی دقیق با ذکر جزییات و تحلیل از وضعیت موجود تجهیزات پزشکی بیمارستان و امکان سنجی برای جایگاه مهندسین پزشک در بیمارستان.»
اینا رو برام تو گزارشات بنویس بفرس
و خب حقیقتا توف
توف که من روی نمره بالایی حساب کرده بودم همین هم مونده کارآموزیمو پایین بشم
و توف که اینطور وقتم باید اونجا هدر بره
و توف توی این بیعدالتی جنسیتیتون
و توف توی این روز اول پریودی و این حجم از هورمون که نمیذاره اشکام بند بیاد